همدلی وهمزبانی

راهکارهای تقویت و تعمیق همدلی و هم زبانی

همدلی وهمزبانی

راهکارهای تقویت و تعمیق همدلی و هم زبانی

همدلی وهمزبانی
حضرت علی (ع) راه تحقق جامعه همدل را درک متقابل وظایف، خیرخواهی و نصیحت، یاری رسانی نیکو و امر به معروف و نهی از منکر می دانند.مقام معظم رهبری سال ۱۳۹۴ را با عنوان “دولت، ملت، هم دلی و هم زبانی” نامگذاری کردنددر شعار امسال، همدلی نماد هماهنگی های باطنی است و همزبانی نماد هماهنگی های بیرونی است. قلمرو این هم دلی و هم زبانی، همه میدان‌هایی است که پیشرفت کشور و تحقق عدالت و گسترش معنویت، به آن نیاز دارند .اگر چه رابطه و حقوق بین دولتمردان و مردم ، امری دو سویه است، اما به حکم قاعده ی منطقی «الناس علی دین ملوکهم » وظیفه ی دولتمردان در این امر سخت تر از مردم و رسانه ها است.از این حیث، افزودن پسوند «هم زبانی» در عنوان سال،می تواند دلالتی دال بر این بخش از منازعاتی باشد که در سال های اخیر رخ داده است.
پیوندهای روزانه
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

http://rahebartar.ir/file/article/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%AA-.jpg

موضوع نام‌گذاری سال‌ها که به عنوان سنتی حسنه از سوی رهبر معظم انقلاب پایه گذاری شده است، مسأله‌ای است که تأثیر بسزایی در رشد و توسعه کشور می‌گذارد. درواقع نام‌گذاری‌ سال‌ها هم هدف و راهبرد را تعیین می کند و هم باعث انسجام ملی برای رسیدن به پیشرفت و تعالی می شود. رهبر معظم انقلاب همواره در این سال‌ها با رصد دقیق مسائل کشور و نیازسنجی خاصی که دارند نام‌هایی برای سال‌ پیش رو انتخاب کرده‌اند که نیاز روز کشور است و البته در بلند مدت نیز فرهنگ‌سازی عمومی آن باعث بروز رفتار و تفکری می شود که لازمه رشد و پیشرفت است.

درواقع اگر این مولفه‌ها در درون هر یک از افراد جامعه و مسئولین نهادینه شود، فردی می‌سازد که خود به خود در جهت و مسیر درست که همان مسیر رشد و پیشرفت است، حرکت می‌کند. اما این مسأله با اما و اگرهایی همراه است که بایستی بدان‌ توجهی ویژه صورت گیرد. یکی از این موارد گفتمان سازی است. گفتمان سازی یکی از اهداف اصلی نام‌گذاری‌ها در این چند سال بوده است. رهبر معظم انقلاب همواره بر مساله گفتمان سازی تأکید داشته‌اند. گفتمان سازی از این حیث دارای اهمیت است که زمینه حرکت جامعه به سمت هدف مورد نظر را فراهم می کند. یعنی تا جامعه در خصوص مسأله‌ای احساس نیاز نکند و انگیزه و دغدغه در آحاد مختلف جامعه و مسئولان ایجاد نشود، نمی توان انتظار داشت که جامعه به سمت موضوع مورد نظر حرکت کند. از همین رو مسأله نام‌گذاری سال‌ها دارای اهمیت بسزایی است.

نام‌گذاری سال‌ها تنها یک عنوان برای نامیدن یک سال نیست، بلکه یک هدف‌گذاری ویژه است. بدین معنا که نام‌گذاری یک سال بر اساس یک هدف مشخص سبب انسجام نیروها و وحدت آحاد جامعه برای حرکت به سوی هدفی خاص می‌شود. هدف‌گذاری سبب جلوگیری از بطالت وقت و نیرو می شود. به دنبال هدف‌گذاری برنامه ریزی مطرح می شود زیرا برای رسیدن به هدف باید برنامه ریزی و تاکتیک و ابتکار عمل وجود داشته باشد. از این رو نام‌گذاری امسال به نام  «دولت و ملت همدلی و همزبانی» یک نام‌گذاری صرف نیست بلکه هدفی است که در پی آن گفتمان سازی و برنامه ریزی باید انجام گیرد و متعاقب آن از سوی تک تک آحاد جامعه و مسئولین کشور با هر نقش و هر مسئولیتی گامی رو به جلو برداشته شود.

شعار انتخاب‌شده مقام معظم رهبری از چند منظر دارای اهمیت جدی است و موضوعیت پیدا می‌کند:‌

1. عدم از بین رفتن سازمان اصلی تحریم حتی در صورت رسیدن به توافق هسته‌ای و برنامه دشمن برای ایجاد آشوب

الف) دشمنان متخاصم ما حاضر به دادن امتیاز جدی به ما نیستند

به فرض عقب‌نشینی ما از خط قرمزها بخش ناچیزی از تحریم‌ها تعلیق و نه لغو قانون! و یا درنهایت با وعده نه‌چندان روشنی لغو خواهد شد.
 
ب) تحریم‌ها غیرهسته‌ای پابرجا و رو به تزاید هستند

اولاً این تحریم‌ها تنها هسته‌ای است و ساختار تحریم به علت این‌که در موارد اصلی (به‌ویژه قانون CISADA به‌مثابه مهم‌ترین بدنه تحریم که مصوب کنگره آمریکاست) چندمنظوره است و حمایت از مقاومت اسلامی فلسطین، لبنان، سوریه و عراق (به تعبیر آن‌ها تروریسم)، حقوق بشر (باز کردن راه تجدیدنظرطلبان در انتخابات، عدم برخورد با برهم زنندگان امنیت و قانون مثل عوامل و سران فتنه ۸۸٫، باز شدن دست فرقه‌های منحرف مثل بهاییت و به رسمیت شناختن هم‌جنس‌گرایی و…) و سلاح‌های کشتارجمعی (توانایی‌های موشکی، دفاعی و…) را شامل می‌شود.
 
ج) دشمن تحریم‌ها را به بهانه‌ی مصادیق گسترش می‌دهد

از ۳روز بعد از توافق ژنو تاکنون حدود ۷۰ تحریم جدید به بهانه مصادیق تحریم‌های قبلی بعد از توافق ژنو صورت گرفته است و احتمالاً این فرآیند ادامه پیدا خواهد کرد.

د) برنامه‌های غیر تحریمی دشمن برای ضربه زدن به اقتصاد ما

برنامه‌هایی نظیر کاهش قیمت نفت، رخنه ایجاد کردن بر سر طرح‌های انرژی ما مثل خط انتقال نفت جنوب شرقی آسیا، ایجاد بحران زیست‌محیطی برای کشور و… .
 
ه) تحریم عامل اصلی برهم‌خوردگی وضعیت اقتصادی نیست

حتی به فرض محال برداشته شدن تحریم‌ها، تحریم مشکل اصلی اقتصاد کشور نیست و مانند ویروسی بر بدنی بیمار و ضعیف نشسته لذا اثرات آن احساس می‌شود. مشکلات ریشه‌ای اقتصاد ما با فرض رفع تحریم‌ها پابرجاست؛ و لذا برداشته شدن تحریم تأثیر جدی بر اقتصاد و زندگی مردم نخواهد داشت. تا وقتی نقش بیمارگونه، تورم‌زا، دلال و تصدی‌گر بنگاه بانک در اقتصاد رفع نشود، مالیات نقش جدی در اقتصاد پیدا نکند، با دلالی و فساد اقتصادی مبارزه ساختاری مثل گرفتن مالیات بر دلالی (مالیات بر عایدی سرمایه) صورت نگیرد، شفافیت در اقتصاد در حوزه زمین و مسکن، حساب‌های بانکی، زنجیره توزیع و… محقق نشود و سامانه‌های اطلاعاتی جامع در این حوزه‌ها شکل نگیرد، واردات‌محوری و خام‌فروشی وجود داشته باشد و… در به همین پاشنه خواهد چرخید. چه این‌که جهش قیمت سکه و ارز و کالاهایی مثل مرغ که طعم اثر تحریم را در سال ۹۱ به کام مردم نشاند، در ابتدای دهه ۷۰ و ۸۰ که تحریم‌ها تا این اندازه رشد نکرده بودند، وجود داشت. باوجوداین شرایط، اقدامات جدی در راستای از بین بردن این مشکلات صورت نگرفته و اکنون نیز نمی‌گیرد.
 
و) برنامه دشمان برای به آشوب کشیدن کشور در پی مطالبات اقتصادی

با توجه به عدم‌تغییر جدی وضعیت اقتصاد، دشمن که از تحریم، فاصله‌اندازی بین مردم و حکومت و به آشوب کشیدن کشور را دنبال می‌کن،  هم‌راستا با پروژه‌ی سازش و تخریب چهره‌ی مقاوم کشور در حاشیه مذاکرات، در حال برنامه‌ریزی برای براندازی نیز هست، نظیر: اقدامات رسانه‌های بیگانه و دامن زدن به نارضایتی‌ها، برنامه‌ریزی برای آشوب حتی تشکیل اتاق‌های عملیاتی میدانی که بعضی از آن‌ها به‌وسیله بعضی نهادهای مسئول یافته شد و….

2. خطر اختلاف داخلی

الف) اختلاف‌اندازی به‌مثابه هدف دشمن از مذاکرات

چنان‌که رهبر انقلاب تأکید کرده‌اند یکی از اهداف اصلی دشمن از طرح مذاکره برای اختلاف اندازی در داخل است که نمود آن در دو سال گذشته مشاهده‌شده است.

ب) تلاش تجدیدنظرطلبان برای برگرداندن شکست به مردم متدین و رهبری

یک عده از تجدیدنظرطلبان حاضر در دانشگاه، رسانه‌ها و حاکمیت تلاش می‌کنند مردم و نخبگان متدین و انقلابی و درنهایت رهبری را به‌عنوان عامل شکست معرفی کنند و با طرح گذاره «نمی‌گذارند»، با تقسیم مردم به موافق و مخالف در قالب‌هایی نظیر افراطی/معتدل زمینه اختلاف جدی داخلی، جبهه‌گیری بخش‌های مختلف ملت و ملت/دولت علیه هم بنمایند تا در موضع بحران مثل نهضت ملی صنعت نفت، اختلافات اجازه ایستادن مقابل توطئه دشمن را ندهد یا حداقل رهبری و مردم و نخبگان متدین و انقلابی به‌عنوان عامل شکست معرفی شوند و زمینه مقابله مردم با آن‌ها و انزوای‌شان فراهم شود.

ج) برخوردهای نسنجیده با منتقدین و تبدیل منتقد به معارض

بعضی از مسئولین در قوای مختلف کشور، برخوردهای نسنجیده، خارج از چارچوب، همراهر با توهین و تحقیر، تبعیض‌آمیز و حتی بدتر از مخالفین نظام با منتقدین داشته و دارند، این اقدام می‌تواند موجب تبدیل منتقد به معارض و در بهترین حالت بی‌تفاوتی منتقدین درون گفتمانی که همان نخبگان و مردم متدین هستند بشود و در لحظه حساس از نظام حمایت کافی نداشته باشند و جای آنان را معارضین اصل نظام بگیرند.

د) برنامه‌ی عده‌ای برای بستن دهان منتقدین از طریق سازوکارهای قانونی

3. تنها ماندن دولت و حل نشدن مشکلات اقتصادی جز با وحدت و حضور مردم

تجربه انقلاب اسلامی به‌مثابه انقلابی مردمی نشان داده است که مشکلات جز با حضور مردم قابل‌حل نیستند و لذا غلبه بر مشکل اقتصادی و حرکت به سمت پیشرفت کشور مانند دفاع مقدس، جهاد سازندگی، بحران‌های سیاسی مثل گروهک‌ها و فتنه ۷۸ و ۸۸ و مسائل فرهنگی فراتر از توان حاکمیت است، لذا همکاری مردم از اصلاح الگوی مصرف تا به میدان آوردن سرمایه و مدیریت‌شان ضروری است. آثار مثبت این امر در قالب حرکت‌های سه‌گانه منتسب به جهاد سازندگی در دهه نخستین انقلاب نظیر علم و فناوری در قالب جهاد دانشگاهی، توسعه روستایی در قالب جهاد سازندگی و پشتیبانی و مهندسی جنگ و جهاد هنوز کام‌ها را شیرین می‌سازد.
 
4. خطر سرگرم شدن به دعوای سیاسی به‌جای ریشه‌کنی ویروس جستجوی مشکلات در خارج

خطر بی‌توجهی به ریشه‌کن کردن فکری که حل مشکلات را در خارج و تعامل با نظام سلطه می‌بیند و فروکاستن آن به چند چهره یا جریان سیاسی خطری است که در دوره‌های قبل نیز گرفتار آن شده‌ایم، با طرح وحدت و عدم درگیر شدن به دعوای سیاسی صرف رفع می‌شود. وقتی به‌جای گفتمان کردن ضرورت ایستادگی و نگاه به درون، صرفاً در دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ بر عامل بودن چند چهره تمرکز شد، این تفکر به نحو پیشرفته‌ای در دهه نود در رسانه‌ها، مسئولین و نخبگان زنده شد. هم‌دلی و هم‌زبانی اگر به میان بیاید، حتی مسئولینی که در مسیر نگاه به درون و اقتصاد مقاومتی حرکت نمی‌کنند یا حرکت مخالف انجام می‌دهند، ظرفیت برگشت یا حداقل مجبور شدن به عمل به مطالبه‌ی آن را دارند، در غیر این صورت و برخورد سیاسی صرف با این تفکر مثل دهه‌های پیش، دوباره می‌تواند به طریق دیگری به زنده شدن آن کمک کند.

 هم‌دلی و هم‌زبانی چه نیست؟

1. ندیده گرفتن اشکالات و دادن چک سفید امضاء، بی‌تفاوتی و بستن دهان منتقدین

همان‌طور که رهبر معظم انقلاب تصریح کردند نباید به بهانه هم‌دلی و وحدت اشکالات را نادیده گرفت، انحراف‌ها از اصول انقلاب را به کنار گذاشت و مردم را تبدیل به افراد بی‌تفاوت و منفعل ساخت. چه این‌که به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) سکوت دربرابر اشکالات مصداق دشمنی و عداوت است: «إِنَّمَا سُمِّی الْعَدُوُّ عَدُوّاً لِأَنَّهُ یعْدُو عَلَیک فَمَنْ دَاهَنَک فِی مَعَایبِک فَهُوَ الْعَدُوُّ الْعَادِی عَلَیک… همانا دشمن، دشمن نامیده شده چراکه بر تو دشمنی می‌ورزد. پس هرکسی که در مورد عیوبت با تو آسان‌گیری کرد (و نسبت به عیب داشتن تو حساسیت نداشت) او دشمنی است که در حال دشمنی و تجاوز علیه توست» (عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: ۱۷۸٫ ح ۳۶۵۵٫).

2. عدم وجود اختلاف سلیقه

انتظار عدم وجود اختلاف‌سلیقه بین بخش‌های مختلف مردم، نخبگان و دولت امری غلط است. شناخت‌های مختلف، شاکله‌های شخصیتی مختلف، وابستگی فکری و ارتباطات مختلف و… اختلاف‌سلیقه مختلف به وجود می‌آورد. قرار نیست همه یک‌جور فکر کنند، اما کسی حق ندارد خلاف اصول حرکت کند. مهم‌ترین اصول هم آرمان‌های اصلی انقلاب نظیر استقلال، عدالت، آزادی و جمهوریت و حاکمیت اسلام در همه شئون جامعه و نقش مسئول دولت در اصلاح مردم است.

همدلی و هم‌زبانی چگونه محقق می‌شود؟

1. توجه به معارضه دشمن و خودی و غیرخودی

هم دولت و هم منتقدین باید توجه کنند، دشمنی هست که در حال برنامه‌ریزی برای ریشه‌کنی همه‌ی آن‌هاست. عدم محبوبیت دولت و اقدامات نابه‌جا و توهین به منتقدین بهانه نپذیرفتن مشروعیت دولت و نافرمانی مدنی یا خودداری به دفاع از اصل حاکمیت در صورت وجود بحران نیست. دولت هم باید بداند دشمن از مذاکرات و تحریم برنامه‌ی همزمان به سازش کشیدن نظام اسلامی و براندازی را دارد. در صورت در شرایط خطر، در صورت فاصله گرفتن مردم و نخبگان متدین و انقلابی نیز کسی برای دفاع از دولت باقی نمی‌ماند. در صورت به خطر افتادن امنیت و استقلال کشور، آمریکا به وجود افرادی که به دنبال تعامل سازنده با او هستند درون حاکمیت راضی نمی‌شود و تا امثال رضاشاه، صدام، سوهارتو و پینوشه‌ها را بر کشور حاکم نکند که مستقیماً منافع او را تأمین کنند رضایت نمی‌یابد.

2. شفافیت اقدامات مسئولین و عدم در موضع تهمت قرار دادن خود

اگر اقدامات مسئولین شفاف باشد و مردم را محرم بدانند، هم موجب همراهی مردم و نخبگان خواهد شد هم باعث خواهد شد تا ضعف‌ها به‌وسیله خودی‌ها و منتقدین درون گفتمان انقلاب مشخص شود و دولت بدون ضعف بر کشور حکومت کند؛ اما اگر حوزه‌های مختلف نظیر هسته‌ای، پرونده‌های اقتصادی مثل کرسنت، طرح تحول نظام سلامت و… جزو مواردی شد که دچار عدم شفافیت یا ممنوعیت اظهارنظر و انتقاد شد، زمینه سوءظن فراهم می‌شود.

3. اجرا اقتصاد مقاومتی و مطالبه آن


رهبر انقلاب در زمینه همدلی و هم زبانی بر نگاه متقابل تاکید دارند؛ دولت باید مردم و آرمان‌های آنها را که آرمان های انقلاب است را مورد توجه قرار دهد و مردم را به شکل حقیقی و واقعی درک کند، به استعدادها، توانمندی ها و ظرفیت‌های مردم بها دهد و بر اساس آنچه که خواست حقیقی مردم است حرکت کند.معظم له از مردم و جریانهای سیاسی خواستند که به مسئولان و دولت اعتماد کنند و این نگاه متقابل و متعامل رمز پیروزی است، قطعا اگر این نگاه با توجه به تأکیدات رهبری دنبال شود توطئه دشمنان را خنثی خواهد کرد.جمهوری اسلامی با جنگ اقتصادی مواجه است،اقتصاد مقاومتی تنها راه شکست دشمن در این جنگ است و تنها راه خنثی کردن تحریمها نیز اقتصاد مقاومتی است؛ پیش نیاز تحقق اقتصاد مقاومتی نیز وحدت دولت و مردم است. اگر وحدت دولت و ملت با سرعت به پیش برود دشمن در این جنگ اقتصادی شکست خواهد خورد.

اگر مهم‌ترین مسئله مناقشه و خطر اقتصاد است، پس باید این موضع خطر و اختلاف را رفع کرد. اقتصاد مقاومتی باید از کلیات خارج‌شده، مسئولین به حوزه‌های مختلف مربوط به آن با محوریت همه ابلاغیه رهبر معظم انقلاب توجه کنند. علاوه بر آن مردم به‌ویژه مردم متدین و انقلابی و منتقدین برای کمک به دولت به مطالبه‌ی اجرای اقتصاد مقاومتی با محوریت مطالبه اصلاح ساختارهای معیوب اقتصاد که فرصت ایجاد فشار برای دشمن را فراهم کرده است در سطح ملی و منطقه‌ای بپردازند. در سطح ملی شفافیت (با اولویت ایجاد سامانه‌های شفاف در مورد زمین و مسکن، حساب‌های بانکی و زنجیره‌ی توزیع)، اصلاح نظام بانکی (با محوریت عدم سوداگری و بنگاه‌داری بانک‌ها، عدم خلق پول در بانک و…)، عدم واردات‌محوری و خام‌فروشی، خودکفایی کالاهای استراتژیک کشاورزی، مالیات (با تأکید بر مالیات بر دلالی (عایدی سرمایه)، خانه‌های خالی)، مقابله با مفاسد اقتصادی و… در سطح منطقه‌ای باید مسائلی که موجب پیشرفت هر استان (توسعه‌ی منطقه‌ای) و ایجاد ارزش‌افزوده و اشتغال پایدار می‌شود از کشاورزی تا صنایع تبدیلی، ترانزیت، توریسم سلامت و فرهنگی و… مورد مطالبه جدی واقع شود. باید به‌جای ماندن در کلیات، مردم، دانشجویان، رسانه‌ها، نخبگان و… مسائل عینی اقتصاد مقاومتی در حوزه‌ی ملی و منطقه‌ای را مطالبه کنند. تجمع تشکل‌های دانشجویی برای اعتراض به واردات و خام‌فروشی در هفته‌های پایانی سال نمونه خوبی از مطالبه درست است.

4. عدالت

حضرت زهرا (س) در خطبه‌ی فاطمیه می‌فرمایند: «فَجَعَلَ اللَّهُ…َ الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوب. خداوند عدالت را وسیله‌ی جمع شدن دل‌ها قرار داد» (الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج ۱٫، ص: ۹۹٫). اختلافات از جایی آغاز می‌شود که عدالت زیر پا گذاشته می‌شود. مردم اگر ببینند در کشور عدالت برقرار است و مسئولین جدی و نه شعاری و سیاسی به مقابله با فقر، فساد، تبعیض و اشرافیت می‌پردازند. در برابر مردم به عدالت رفتار کرده و با مخالفین خودشان خارج از عدالت رفتار نمی‌کنند، تبعیض برقرار نیست مثلاً در حوزه‌ی قضایی به منتقدین از بعضی مسئولین خاص توجه نمی‌شود و… اختلاف‌نظرها حتی فشارهای اقتصادی را تحمل می‌کنند. همین حرکت باید مورد مطالبه مردم قرار بگیرد.
 
5. عدم توهین متقابل و تمرکز بر انتقاد از اعمال نه انگیزه‌ها

اگر مسئولین به منتقدین خود توهین نکنند و به مصداق روایت امام صادق (ع) أَحَبُ إِخْوَانِی إِلَی مَنْ أَهْدَی إِلَی عُیوبِی، دوست‌داشتنی‌ترین برادران برای من کسی است که عیوب مرا به من اهدا کند (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲٫، ص: ۶۳۹٫) عمل کنند و از سوی دیگر منتقدین به‌جای تمرکز بر جستجوی انگیزه‌های مسئولین بر نقد عملکردها متمرکز شوند، چنان‌که رهبری از خطاب کردن تیم مذاکره‌کننده به عناوینی نظیر سازش‌کار بازداشتند، هم زمینه بازگشت برای مسئولین فراهم می‌شود و هم زمینه ریشه‌کن کردن تفکر جستجوی راه‌حل‌ها در خارج.

 6. عدم تقسیم مردم به تقسیماتی نظیر افراطی و معتدل

عدم تبعیض و تفاوت گذاشتن بین مردم باعث همدلی و هم‌زبانی مردم و مسئولین است. تا جامعه‌ای قطبی نشود و شکاف در آن فراهم نشود زمینه نزاع ایجاد نمی‌شود. مسئولین سه قوه باید توجه کنند دعوای سیاسی و… تا قبل از قرار گرفتن آن‌ها بر کرسی مسئولیت معنا دارد و پس‌ازآن متعلق به همه مردم اعم از مخالفین و موافقین خود و مسئول و پاسخ‌گو در برابر همه‌ی آن‌ها باید باشند.

7. گفتمان‌سازی و مطالبه‌ی اصول انقلاب

وحدت بر محور اصول انقلاب که موردقبول همه است شکل می‌گیرد، نه با تسامح در اصول. گفتمان‌سازی اصول اصلی انقلاب مثل استقلال، عدالت، آزادی و پیشرفت زمینه وحدت حقیقی و به رسمیت شناخته شدن اختلاف‌سلیقه‌ها را پدید می‌آورد. اگر استقلال و نگاه به درون گفتمان و لوازم آن در حوزه‌های مختلف مثل علم و فناوری، کشاورزی و… مورد گفتمان‌سازی و مطالبه قرار گرفت، آنگاه مسئولین حتی اگر نخواهند مجبورند به اقتضائات آن عمل کنند، لذا به‌جای شکل‌گیری دوگانه‌ی تعامل سازنده با جهان/نگاه به درون، اختلاف‌سلیقه‌ها به برنامه‌های عینی مبتنی بر نحوه‌ی حل مسائل کشور بر اساس ظرفیت‌های درونی کاهش خواهد یافت. چنان‌که در جبهه‌ی مقابل ما اختلافات در روش‌ها و نه اصول است هم جمهوری‌خواهان و هم دموکرات‌ها به دنبال سرنگونی نظام اسلامی هستند منتها با روش متفاوت. تأکید رهبری برای طرح مصادیق حکومتی و ناظر به استقلال و پیشرفت برای امربه‌معروف و نهی از منکر در همین چارچوب قابل ارزیابی است.

8. مردمی کردن اقتصاد و حضور مستقیم متدینین و انقلابیون در اقتصاد، کشاورزی، صنعت و علم و فناوری

حل معضل اقتصاد نیز تنها به‌وسیله دولت نیست و به مردمی کردن اقتصاد منوط است. مثل جهاد سازندگی سرمایه و مدیریت خود مردم می‌تواند معضلات را حل کند. اگر در کشور سر پایبندی و عدم پایبندی دولت‌ها به مواردی نظیر خودکفایی در کشاورزی و صنعت روبه‌رو هستیم، اگر مردم و به‌ویژه مردم متدین و انقلابی خود وارد این عرصه شوند، مسئله رفع خواهد شد. وقتی چند صد حزب‌اللهی به دنبال خودکفایی گندم باشند، حالا کسانی هم در دولت از اساس معتقد باشند که غلات و گندم آب بر است و باید واردات کنیم، دغدغه خودکفایی گندم رهبری به دست آن افراد بی‌توجه به موافقت یا مخالفت مسئولین محقق خواهد شد.

از متن این نامگذاری می‌توان دریافت هم مردم باید تحمل سختی‌ها را داشته باشند تا در این برهه‌ای که اجانب برای ما نقشه‌های پیچیده‌ای تدارک دیده‌اند به سلامت از این پیچ‌های خطرناک عبور کرد، دولتمردان باید تحمل نقدهای به‌حق مردم، نخبگان و دلسوزان را داشته باشند تا با همدلی و همزبانی مردم و دولت، آرمان‌های امام راحل، مقام معظم رهبری و شهیدان محقق شود. بی شک اگر ملت و دولت همدل و همزبان نباشند، نمی توانند به خوبی در برابر دشمن غدار و حیله گر صف آرایی کرده و به مقابله برخیزند. دشمنان به دنبال آن هستند که از فرصت اختلاف میان دولت و ملت سوءاستفاده کرده و اهداف و مقاصد خود را پیگیری کنند و ما نباید چنین اجازه ای به آن ها بدهیم. از دل نامگذاری امسال به خوبی می‌توان متوجه شد که با افراط گری‌ها و حرکات ناموزون و به دور از قواعد و قوانین حاکم بر کشور و به دور از مسائل شرعی و اخلاقی نمی‌شود کشور را به سمت اهداف و آرمان‌های اصلی هدایت کرد.  بهترین راهکار برای حل مشکلات کشور از بعد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و غیره، تاکید بر همین همدلی و همزبانی است. مردم و بزرگان اگر انتقادی به دولت و مسئولان دارند آن را باید با زبان نرم و دوستانه مطرح کنند تا شاهد تشدید مودت ها در جامعه باشیم ، ضمن آن که بی شک انتقاد دوستانه و سازنده است که برای پیشبرد منافع ملی مفید و لازم می باشد.  برای فرهنگ سازی شعار سال همه باید تلاش کنند  البته از آن سو دولتمردان ما نیز نباید به بهانه شعار سال ، فکر کنند که مردم دیگر حق انتقاد و گلایه ندارند ، بلکه منظور و مراد آن است که انتقادها باید سازنده باشد و نه تخریب گرانه و برهم زننده وحدت ملی. 

http://rahebartar.ir/file/article/%D9%87%D9%85%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%AA-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF.jpgجمع بندی:
همدلی و هم‌زبانی میان کارگزار و کارفرما. معنایی بدیع و مهم در فرهنگ سیاسی است که رهبر فرزانه‌ی انقلاب سال 1394 شمسی را با عطف توجه به آن، سالِ «همدلی و هم‌زبانی دولت و ملت» نامیدند. و این نام‌گذاری می‌رود تا تصورها از ارتباط عموماً حقوقی و خشک کارفرما و کارگزار را به فضای آکنده از دیگرخواهیِ «همدلی و هم‌زبانی» ببرد و برگی دیگر بر دفتر مضامین بلند برخاسته از فرهنگ انقلاب اسلامی بیفزاید.

متأسفانه در طی سال‌های گذشته برخوردی که با مسأله نام‌گذاری سال‌ها صورت گرفته بیشتر سطحی و شعاری بوده است و بعضا منحصر به برگزاری سمینارها و نصب بیلبوردهای تبلیغاتی در ادارات و سطح شهرهای مختلف کشور شده است، درصورتی که باید طوری عمل شود که آحاد جامعه به اهمیت نام‌گذاری‌ها واقف شوند. از این نظر نام‌گذاری سال‌ها یک حس مسئولیتی را در تک تک آحاد جامعه ایجاد می کند. در نام‌گذاری سال‌ها نمی‌توان گفت که دولت یا مجلس و یا نهاد و سازمانی به طور اختصاصی متولی هستند؛ بلکه این موضوع با همه افراد جامعه سر و کار دارد و همه در تحقق شعار سال متولی هستند. نام‌گذاری سال‌ها در زمینه گسترش فرهنگ متولی گری و مسئولیت پذیری در جامعه نیز حائز اهمیت است و درجهت تغییر فرهنگ انتقادگری به سمت متولی گری و مسئولیت پذیری در جامعه عمل می کند.

نام‌گذاری امسال به نام «دولت و ملت همدلی و همزبانی» بیش از هر مسأله‌ای موضوع انسجام و وحدت داخلی که موتور محرک هر عملی است را در ذهن آدمی متبادر می سازد. همدلی و هم‌زبانی و نزدیک تر شدن تفکر و عملکرد دولت و ملت پیوندی مبارک است که سبب می شود هم مسئولان با نیازها و دغدغه‌های مردم آشنا شوند و هم مردم امکانات و توانایی‌های دولتمردان و مسئولان را دریابند. همین مسأله سبب اتفاقات مبارکی در فضای داخلی کشور می شود. اول این که واقع نگری در میان عموم مردم و سیاستمداران و سیاستگذاران جاری و ساری می‌شود؛ واقع‌نگری برای رصد و تصمیم‌گیری برای هدف‌گذاری و برنامه ریزی لازمه هر کاری است.

ثانیا با نزدیکی دولت و ملت نیاز‌های واقعی بهتر رصد می شود و در این میان هم دولت می تواند در جهت برنامه ریزی منابع محدود بهتر عمل کند و هم ملت ایران می توانند دولت را درجهت رسیدن به مقصود یاری دهند و همین موضوع سبب جلوگیری از اتلاف سرمایه ملی می شود. سرمایه ملی که محدود به منابع زیر زمینی و طبیعی ایران زمین نیست و بعضا جوانانی را شامل می شود که با نیروی جوانی شان و با تخصصی که بدست آورده اند، می‌توانند مسئولان را در جهت به چرخش درآوردن چرخ‌های پیشرفت بهتر یاری دهند.

از سوی دیگر هرچه دولت و ملت به هم نزدیکتر باشند و خلأیی در این زمینه وجود نداشته باشد، دشمنان کمتر می توانند از رخنه جدایی ملت و دولت سوء استفاده کنند.رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی‌شان فرمودند: «دولت، کارگزار ملت، و ملت کارفرمای دولت است، و هر چه همکاری دولت و ملت بیشتر باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت، بنابراین هم دولت باید واقعاً ملت را قبول داشته باشد و ارزش، اهمیت و توانایی‌های مردم را به‌درستی بپذیرد، و هم ملت باید به معنای واقعی کلمه به دولت اعتماد کند.»

همین موضوع رمز پیشرفت هر کشوری است.هر چه دولت با ملت پیوند و ارتباط بیشتری داشته باشد، دستیابی به تعالی و پیشرفت زودتر حاصل می شود. تجربه نشان داده است که دولت‌های دمکرات و مردم‎سالار به عنوان یک دولت مدرن در دنیای امروز شناخته می شود و چنین دولتی است که می تواند زمینه‌های رفاه عمومی وپیشرفت ملی را حادث شود.از سوی دیگر بایستی در تبیین و فرهنگ‌سازی این نام‌گذاری حرکت ویژه‌ای صورت گیرد. این وظیفه بیشتر از هر فردی به دوش نخبگان جامعه است. نخبگان در این عرصه بایستی میان دولت و ملت پیوندی عمیق ایجاد کنند و مرحله اول این پیوند قطعا و یقینا تبیین درست نام‌گذاری سال است.به هر ترتیب نام‌گذاری سال‌ها دارای فواید و حسنات بسیاری است که بایستی توجه ویژه‌ای به آن صورت گیرد و در جهت گفتمان‌سازی و فرهنگ‌سازی آن  تلاش شود تا شاهد فواید و حسنات آن در مقام عمل باشیم.

حرف آخر:

به نظر می‌رسد دستیابی به هر سطحی از همدلی و هم‌زبانی میان ملت و دولت نیازمند آرایش کانال ارتباطی آن دو – یعنی جامعه‌ی مدنی - به لوازم همدلی و هم‌زبانی است. باید بیش‌ازپیش به فضای جامعه‌ی مدنی همدلی و هم‌زبانی تزریق شود تا از این طریق، ارتباطات دولت و ملت نیز شکلی نو و همدلانه‌تر پیدا کند.  یادمان باشد که همدلی گاهی راهبرد است گاهی روش. یک‌وقت صرفاً می‌خواهیم با رواج همدلی «منازعات موجود» را فیصله دهیم، یک‌وقت هم البته قصدمان فراتر از این است و می‌خواهیم به «ریشه‌ی درگرفتنِ منازعات» نگاه طبیبانه بیندازیم. حالا که رهبر فرزانه‌ی انقلاب سالی را به نام همدلی مزین کرده‌اند شاید حیف باشد که آن را صرفاً یک «روش» در نظر بگیریم.

به نظر می‌رسد فرصتی مغتنم پیش‌آمده تا «همدلی» را به چشم «راهبردی ملی» نگاه کنیم و بجای توقعمان از یکدیگر، توقعمان از «همدلی» را بالا ببریم و بگذاریم این نوشدارو، حالا که می‌تواند، نقشی بیش از «ممانعت از مرگ سهراب» داشته باشد و اساساً «بساطِ سهراب کُشان» را جمع کند!نگاه راهبردی به همدلی می‌تواند «شکاف‌های متراکمی» را که اثری جز تعمیق درهم‌ریختگی و افزودن بر سطح تنش‌ها ندارند را به «شکاف‌های متقاطعی» تبدیل کند که اجازه‌ی دوقطبی شدن را به جامعه نمی‌دهند و از سطح و عمق کشمکش‌های انرژی بر به‌طور محسوسی می‌کاهند.


«همدلی و هم‌زبانی» و حتی «همفکری و هماهنگی» همگی شروط «لازم» برای برانگیخته شدن اراده‌ها هستند. اینکه آدمی از حوزه‌ی باورها و احساسات خود عبور کند و وارد حوزه‌ی اراده و عمل شود ظاهراً محتاج لوازمی بیش از «باورمندی» و «احساسِ مساعد» و حتی «تمایل» است.اگر قرار است در سال 94 بر همدلی و هم‌زبانی میان مردم و دولت دامن زده شود باید پیشاپیش بدانیم که این همدلی و هم‌زبانی هنوز فقط شرط لازم برای رخداد اتفاق‌های خوب مورد انتظارمان است. باید متفکران و اهالی اندیشه روی چگونگی نفوذ «همدلی و هم‌زبانی» بر ساحت «اراده و رفتار» نیز مداقه و تأمل کنند. ما نیاز به جهدی نظری روی «موانع تبدیل‌شدن اندیشه به رفتار» هستیم و اگر به این موانع توجه نکنیم چه‌بسا به همدلی و هم‌زبانی که هر دو مرتبط با حوزه‌ی باور هستند هم برسیم اما باز به تغییرات موردنظرمان در حوزه‌ی اراده و رفتار دست پیدا نکنیم و به تعبیر رهبر انقلاب «نتیجه‌ای ملموس» مشاهده نکنیم.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۳۱
ابراهیم محمودزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی