مدلینگ زیربنائی فرهنگ واقتصادمقاومتی
معمولا مقام معظم رهبری با توجه به بررسیهای کارشناسی که توسط کارشناسان انجام میگیرد و مستند به آمار و ارقام و استنادات علمی سالها را نامگذاری میکنند و این نامگذاری پیشانی اقدامات و عملکرد همه آحاد ملت ایران به ویژه مسئولین خواهد بود.4 واژه مهم اقتصاد، فرهنگ، عزم ملی و مدیریت جهادی را در شعار امسال درمییابیم و همچنین اینکه مقام معظم رهبری فرمودند در سال 92 حماسه سیاسی انجام شد اما حماسه اقتصادی شکل نگرفت. البته زیرساختهای قانونی و ابلاغ سیاستها برای حماسه اقتصادی انجام شد.نیاز امروز جامعه ما دو موضوع مهم "اقتصاد و فرهنگ" است،
چندین سال است که این پیامها در محور اقتصاد، اشتغال و فرهنگ وابسته به امور اقتصادی نظیر صرفه جویی و مصرف بهینه و مراقبت از داشته های خودی دور می زند.نگاه مطالعه شده و تیزبینی در جهت دهی می تواند همراهی های عمومی را به دنبال داشته باشد و مسئولان بخصوص عناصر دولت از فرصت حاصله برای درمان بیماری های اقتصادی بهره برداری کنند. نکته اینجا است که در مورد اقتصاد مقاومتی که تنظیم برنامه های اقتصادی کلان کشور را در قالب های ویژه ای طلب می کند که بتواند اقتصاد کشور را به سمت یک اقتصاد درون زا و خود اتکا هدایت کند، برنامه های کوتاه مدت و میان مدت و دراز مدت چه واکنشی از خود داشته اند؟ آیا اقتصاد مقاومتی تنها در پهنه تبلیغات و در سطح بیان و حرف و سخن خلاصه خواهد شد یا می توان از فرصت حاصله از سیاست های اعلام شده به نحو مطلوب تری بهره برداری نمود؟
سبک زندگی (life Style)، مفهومی است که در ادبیات علوم اجتماعی و علم جامعه شناسی و مردم شناسی شکل گرفته است و معنایی است انداموار و به هم پیوسته از مولفه های مختلف که در شیوه زندگی انسان ها موثر است. سبک زندگی از نگاه جامعه شناسی پلی است میان انتخاب های فردی و عوامل ساختاری محدود کننده و همچنین تجربه های افراد در میدان های اجتماعی مختلف و مفاهیمی چون هویت، فرهنگ، سلیقه، مصرف، سنت و نوگرایی، فردیت وعمومیت، تولید و مصرف، طبقه و قشر، عاملیت و ساختارها و.. را شامل می شود.
اما در گفتمان سبک زندگی ایرانی- اسلامی رویه ای متفاوت تر از آنچه در نظریات مختلف بیان شده است نشان داده می شود، وقتی بخش عظیمی از تاریخ و همچنین فرهنگ ما متاثر از دین و برآمده از دین است و دین ما در واقع شکل دهنده و پدیدار کننده سنت خاص در جامعه ایران می باشد، تمامی ابعاد سبک زندگی اعم از خانواده، ادبیات، اقتصاد، روابط و فرهنگ به نوعی با دین پیوند خورده است. بنابر این در ادبیات ما هر جا صحبت از سبک زندگی می شود، بی شک سبک زندگی ایرانی- اسلامی مد نظر است. از آنجا که جامعه ایران علی رغم پایبندی به اصول دینی و وجود سرمایه های غنی دینی و مذهبی اصیل، از بسیاری عادات رفتاری و ساختارهای سبک زندگی دینی فاصله گرفته است و به سوی مصرف کالاهای لوکس و همچنین رفتار هایی در قالب فرهنگی از خارج از درون جامعه روی آوردند و بنابر این نیاز به بازتولید مفاهیم اصیل دینی و ایرانی مطابق با جامعه ایرانی فراهم شده است.
با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب امسال را سال اقتصاد، فرهنگ، عزم ملی و روحیه ای جهادی نام گذاری کرده اند، به نوعی این مفاهیم ابزارهای ساختاری سبک زندگی را تشکیل می دهد و لازم است که پیوند محکمی بین سبک زندگی و این مفاهیم ایجاد شود.وقتی ما وارد عرصه هایی چون اقتصاد و فرهنگ در مقوله سبک زندگی می شویم، باید اساسا یک نوع نگاه زیرشاخه ای را دنبال کنیم، هر چند مقوله های تخصصی هر کدام از این ها می توانند با یکدیگر روابط عرضی هم داشته باشند، برای مثال وقتی ما صحبت از عرصه اقتصاد می کنیم، باید پیش زمینه های مساله اقتصاد را درفرهنگ اقتصادی معنا کنیم. بنابر این بین مقولاتی چون اقتصاد، فرهنگ به عنوان ابزارهای سبک زندگی پیوندهای مختلفی وجود دارد.
به نظر می رسد برقراری نسبت مستقیم و ارتباط میان دو حوزه اقتصاد و فرهنگ کمی دشوارباشد حتی شاید به کاربردن این دو واژه دریک امتداد یعنی «اقتصاد فرهنگ» یا «فرهنگ اقتصادی» ، موضوع را کمی پیچیده ترکند. برای مثال امروزه مصرف گرایی، توجه به مُد،تشریفات وتوجه به داشتن لوازم لوکس همه نشان دهنده ارتباط فرهنگ و اقتصاد است امروزه تبلیغات تجارتی به ویژه در بحث مُد و ... سبب می گردد افرادی که ابزاری را در خانواده خود ندارند تلاش می کنند تا با خرید آن کالا که شاید از سوی جامعه نشان دهنده شأن اجتماعی و فرهنگ بالاتر است برای خود جایگاهی به دست آورند. بنابر این لازم است به پیوند این دو مفهوم توجه شود.
یک بعد از این پیوند «اقتصاد فرهنگ» می باشد، منظوراز اقتصاد فرهنگ، اقتصادی است که بنیان های عمل فرهنگی و فعالیت و رفتار فرهنگی را می سازد. بنابر این این اقتصاد باید ساختار روشنی داشته باشد تا در حین عمل تولید وتوزیع کمتر دچار اختلال و نا بسامانی شود و بیشتر سازگاری و کارایی و سوددهی داشته باشد. حد و مرز اقتصاد فرهنگ شامل سه حوزه تحقیقات، آموزش و تبلیغات می باشد، هزینه های بخش فرهنگ به عهده حوزه اقتصاد فرهنگ است و شامل هزینه هایی است که باید صرف نیروی انسانی و ابزارهای متناسب با مقدورات دیگر فرهنگ شود. آنچه مسلم است سرمایه گذاری برای تولید ابزارهای فرهنگی، متفاوت با سرمایه گذاری برای تولید ابزارها در دیگر بخش های جامعه است. برای مثال سرمایه گذاری در تبلیغات به منظور کاهش مصرف گرایی از جنس عجین شدن با زندگی عادی مردم و سوق دادن نیازهای آن ها به سمت یک الگوی مشخص است.
از سوی دیگر اقتصاد فرهنگی اقتصادی است که در حوزه فرهنگ شکل می گیرد. توجه به مقوله های فرهنگی به عنوان یک صنایع فرهنگی که در پی آن است که پیشرفت، اشتغال، رشد، بهره وری و .. را برای کشور به ارمغان بیاورد و همچنین پایه های اخلاقی و فرهنگی و ارزشی جامعه را در کلیت ساختار اقتصادی یک جامعه حاکم کند. در ساحت الگوی سبک زندگی اسلامی اقتصاد نیز بر فرهنگ تاثیر می گذارد بنابراین در مقوله «فرهنگ اقتصادی» توجه به گرایش ها و شناخت های آحاد جامعه بر طبق معیار های مطلوب ارزش ها و نظام متناسب است به عبارتی تمامی رویکردهای اقتصادی، اهداف اقتصادی که در دایره سبک زندگی ایرانی – اسلامی می گنجد. برای مثال چه کارهایی انجام دهیم که فرهنگ کار جمعی در مقوله کار و تلاش گسترش یابد، این همان پیوند مهم این مقوله با مفهوم مدیریت جهادی است. بنابر این ما باید الگوهای مورد توافقی به عنوان زیر بنا داشته باشیم که این مفاهیم بر اساس آن ها شکل گیرد که به نوعی همان نیاز های متنی جامعه هستند مانند اخلاق، ایمان، حقوق، خرد ورزی و...
این همان نقطه عطفی است که میزان افزایش رفاه اقتصادی نسبت به سطح رضایت زندگی افراد را در جامعه نشان می دهد، به عبارت دیگر این حوزه ها باید برای مردم ملموس و محسوس باشند، در نظر گرفتن مقوله های فرهنگی در ساختارهای اقتصادی یعنی اینکه برای افراد درونی شود که تمامی عملکردهای اقتصادی در راستای زندگی بهتر افراد و بر مبنای نیازهای فرهنگی بر اساس همان الگوهای مورد پذیرش جامعه است و بالا بودن رفاه اقتصادی در جامعه صرفا به معنای بالا بودن سطح رضایت نیست بنابر این مقولات سبک زندگی هر چه بیشتر برای ایجاد ساختارهای فرهنگ اقتصادی و اقتصاد فرهنگی مورد نیاز است. نکته حائز اهمیت این است که لزوم پرداختن و عینی کردن این ساختارها، بعد بیرونی سبک زندگی اسلامی یعنی در جذب سرمایه هایی که فقط مختص مرزهای ملی یک ناحیه نیستند و برای رقابت با سایر ساختارها است را افزایش می دهد، به عبارت دقیق تر نه تنها این ساختارها باید عینی شود بلکه گسترش یابد و عینیت خود را در مقابل سایر اشکال سبک زندگی نشان دهد. باتوجه به اینکه فرهنگ به نوبه خود مقوله ای تدریجی و ریشه ای است، این ارتقاء به پذیرش هر چه سریع تر در میان مردم کمک شایانی می کند. در نتیجه نیاز است که در تبلیغات، در آموزش و در تحقیقات سعی همه جانبه ای بر عینی تر شدن این ساختارها انجام شود.
بنابراین ازدواج، نوع لباس، رفتارهای مردم در زمینه های مختلف، بخش های مختلف آن الگوی تمدن است که زیربناست و متن و یا به عبارتی همان سبک زندگی را طبق بیانات مقام معظم رهبری نشان می دهد، و شیوه رسیدن به «عقل معاش» استفاده از ابزارهای اقتصاد فرهنگی و فرهنگ اقتصادی و به عبارت دیگر مهندسی فرهنگی است، این دو لازم و ملزوم یکدیگر با مدیریت جهادی و عزم ملی می باشند، در اینجا لازم است که برای کامل شدن بحث از فرهنگ جهادی نام برد که در واقع سبک زندگی اسلامی را از سایر سبک های زندگی جدا می سازد. و در واقع تاکیدی است بر شیوه هایی که مختص یک جامعه اسلامی با ارزش های جهادی و نه فقط در زمینه های نبرد تن به تن و لشگری بلکه بازگشت و فراموش نشدن ارزش های اعتقادی یک جامعه در عرصه های مختلف می باشد. بنابر این می توان در یک جمله گفت اقتصاد، فرهنگ، عزم ملی و مدیریت جهادی مفاهیم خود را در عرصه سبک زندگی باز تولید می کند. امید است که با درایت مقام معظم رهبری در انتخاب نام و شعار سال، برنامه ریزان و مدیران اجرایی کشور به طور جدی در این عرصه قدم گذارند. نباید نامگذاری هر سال به اسبابی برای تبلیغات روزافزون و بهکارگیری کلمات پرطمطراق و شعارسازی مضاعف تبدیل شود. چراکه این نوع برخورد میتواند بر ضد این حرکت تبدیل شود و از اثرگذاری آن بکاهد. از مسئولان امر و دستگاههای متولی انتظار میرود تا عمق معانی نهفته در این جهتگیری هوشمندانه را درک کنند و برای اجراییسازی آن برنامهریزی کنند و با طراحی شاخصهای راهبردی و کمّی، امکان ارزیابی و نقد برنامههای اجرایی را فراهم سازند.
اهمیت معنویت و اخلاق در شاخصسازی اقتصادی
سادهاندیشی است که برخی صرفاً در میان آمارها و دادههای اقتصادی غرق شدهاند و حرکتهای این آمارها را شرح و بسط میدهند، اما برای رشد مکارم اخلاقی و معنویت شاخصسازی نکردهاند و همچنان خلأ این محور اصلی اقتصاد اسلامی نادیده گرفته شده است. به عنوان مثال ستاندههای اجرای نهاد زکات در جامعه، صرفاً آثار توزیعی و عدالتگستری آن نیست بلکه مهمتر از این متغیرها، تحقق تزکیه و رضایت خدا و رسول او است که به صلواتالرسول منتهی میشود. بنابراین در حرکتهای مبتنی بر اقتصاد اسلامی علاوهبر رشد شاخصهای اقتصادی، سرمایههای معنوی اجتماعی نیز تکاثر مییابد.جهاد اقتصادی زمانی در مسیر صحیح خود قرار میگیرد که عملکرد نهادهای اقتصادی از انباشت ثروت در دست عدهای محدود جلوگیری کند و دسترسی امکانات تولید و رشد اقتصادی را برای همه میسر سازد و درآمدها و برخورداریها را براساس سعی و تلاش هر یک از عوامل تولید ارزشگذاری کند. همین امر اگر محور حرکت جهادی در اقتصاد قرار گیرد، میتوان برای آن شاخصسازی کمی و معیارهای ارزیابی تعریف کرد.
پرهیز از سخنان شعارگونه
برخی از معیارهای مهم در این خصوص عبارتند از:
۱. حق برخورداری برابر از فرصتها و امکانات تولیدی جامعه
۲. تناسب پاداش، درآمد و برخوردای با سعی، تلاش و اثرگذاری هر یک از عوامل تولید
۳. محاسبه اثربخشی فعالیت اقتصادی براساس میزان تحقق عمران و آبادانی در اقتصاد؛ چنانچه این معیارها به عنوان مبنا مورد قبول واقع شود، نظام ممیزی مناسبی برای ارزیابی عملکرد نهادهای اقتصادی کشور قابل تعریف خواهد بود. برای مثال باید بررسی نمود که براساس این مبانی اندازه مناسب بخش پولی در رابطه با بخش حقیقی اقتصاد چگونه خواهد بود؟ آیا قیمتهای شکلگرفته در قیمت پولی با بخش حقیقی اقتصاد تناسب دارد یا برعکس موجب انحراف قیمتها در بخش حقیقی اقتصاد میشود؟ به همین ترتیب باید بررسی نمود که نظام اداره کشور تا چه حد از این مبانی تأثیر میپذیرد؟ آیا عملکرد تکتک کارگزاران نظام اسلامی با این معیارها هماهنگی دارد؟ و آنان به تناسب استحقاق و درآمد توجه دارند یا این ارزشگذاریها برمبنای نظاماتی غیرحقیقی شکل گرفتهاند؟
منظور از ذکر این مثالها این است که بعد از برنامهریزیهایی که برای طراحی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و عدالت مطرح شده است، از سخنان شعارگونه پرهیز کنیم و چالشها به بیان مفاهیم، معیارها و شاخصها متوجه شود تا در نتیجه آن شاهد رشد و تعالی مناسب نظام اسلامی باشیم. در زمینه اقتصاد مقاومتی باید کار اجرایی شود تا اینکه هر کدام از مراکز مدیریتی کشور در مورد آن صحبت کنند؛ البته هر کدام از این مراکز شروع به برنامهنویسی در این زمینه کردهاند ولی این مراکز باید جمع شوند و زیر یک چتر واحد سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه اقتصاد مقاومتی را اجرایی کنند.
نوشتن برنامه برای اجرای اقتصاد مقاومتی دردی را دوا نمیکند، باید این موضوع را به صورت اجرایی در بیاورند. به طور مثال در بخش بهداشت و درمان آنچه خیلی مهم محسوب میشود، این است که مراکز و کارخانجات تولید دارو تقویت و حمایت شوند چراکه بودجه زیادی از وزارت بهداشت صرف واردات دارو میشود به خصوص داروهای بیماران صعبالعلاج و سرطانی؛ در بسیاری از مواقع نیز کارخانهها این داروها را تولید کردهاند ولی باید از آنها حمایت شود که تولید انبوه داشته باشند و این یکی از راهکارهای اقتصاد مقاومتی است.در تولید واکسنهای پیشرفته باید به گونهای عمل شود که ما مجبور به واردات این داروها از خارج از کشور نباشیم. ما زمانی واکسن را صادر میکردیم ولی در این دو تا سه سال متوجه شدیم که واکسن وارد میکنیم این اتفاق باعث خروج ارز از کشور میشود؛ یعنی آن چیزی که باید در راستای اقتصاد مقاومتی تأکید شود حمایت از تولید داخلی در هر زمینهای است.
زیربنای اقتصاد مقاومتی حمایت از تولید است
کارشناسان
به دو نوع سبک و روش اقتصادی برای حل مشکلات اقتصادی کشور تقسیم میشوند؛ عدهای معتقدند
که باید فتیله شعارها و آرمانهای انقلابی پایین کشیده شود به این معنا که دیگر از
مردم ستمدیده فلسطین حمایت نکنیم و سکان امورات مملکت را از جمله انرژی هستهای، سیاستگذاری
وزارت خارجه، تصمیمگیریهای بینالمللی و غیره به دستان استکبار بگذاریم و به شکلی
با این حقارتها خود را به چند کشور اروپایی نزدیک کنیم تا شاید دلشان برایمان بسوزد
و اگر صلاح دیدند مقداری از فشار تحریمها را علیه ما کم کنند.اما در نقطه مقابل برخی
کارشناسان نوع دیگری از راه حل مشکلات اقتصادی تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» را معرفی
میکنند که حل مشکلات اقتصادی کشور را در داخل کشور میدانند نه خارج کشور و سیاستهای
اقتصادی را جوری تنظیم میکنند که کمترین وابستگی را به خارج و بیشترین تمرکز را در
نیروها و پتانسیلهای داخل کشور دارند و در عین حال پای آرمانهای انقلابی و مقاومت
اسلامی محکم و استوار ایستاده باقی میمانند.
برای اینکه بتوانیم
اقتصادمان را سروسامان دهیم، عدالت اجتماعی را بهتر تأمین کنیم و در مقابل
تهدیدات دشمن آسیبناپذیر شویم، باید اقتصاد را تقویت کنیم ماهوارهها با
تبلیغ الگوی غربی میخواهند جامعه اسلامی را متزلزل کنند، دشمنی مانند
انگلیس 200 سال استعمارگری میکند و آمریکا با بیش از 60 سال تحریم و تهدید
حلقوم ملت را میفشارد تا خواستههای خود را در ایران پیاده کند. دشمنان
قسم خورده نظام اسلامی چوب لای چرخ اقتصاد کشور میگذارند و همزمان با
زیرنویس در ماهواره تبلیغ لوازم آرایشی را در خیابانهای تهران انجام
میدهند که از یک طرف ارز را از کشور خارج و از سویی دیگر مصرف کالای خارجی
را ترویج میکنند. پادزهر سم مهلک فرهنگ غربی ترویج سبک زندگی اسلامی است،
ما باید سبک زندگی خودمان را از خود بگیریم نه از فرنگ و لباس پوشیدن،
خانه ساختن و وسایل خانه و در مجموع همه چیزمان را باید مستقل نه تقلیدی و
کورکورانه انتخاب کنیم. بانوان جامعه اسلامی نباید از غرب الگو بگیرند،
زنان نباید از ارزشها و معیارهایی که در تمدن غربی برای زن ترسیم میشود،
الگوبرداری کنند.مقام معظم رهبری در چند سال اخیر با عناوینی همچون حماسه
سیاسی و حماسه اقتصادی، جهاد اقتصادی، اصلاح الگوی مصرف، شکوفایی و نوآوری و
امثال آن ملت را به تحول اقتصادی توجه دادند.این فعال سیاسی با بیان اینکه
چهار مفهوم اساسی در شعار سال وجود دارد، فرهنگ، اقتصاد، عزم ملی و مدیریت
جهادی از مؤلفههایی است که در سال جدید باید با دقت بیشتری نسبت به تحقق
آن اهتمام شود. ایشان فرهنگ را برای جامعه همانند هوا برای زندگی میدانند
همان طور که هوا برای حیات موجودات زنده لازم و ضروری است فرهنگ نیز به
همان اندازه دارای اهمیت است. انسان ممکن است بدون غذا یک هفته یا 40 روز
زنده بماند اما بدون هوا چند دقیقه هم امکان حیات وجود ندارد، اگر هوا
آلوده شود یقیناً زیان آن اساسی و جبرانش دشوار خواهد کرد. فرهنگ نیز یک
موضوع ضروری است که صدمه دیدن آن خسارتهای جبرانناپذیری را به بار خواهد
آورد. یکی از ابعاد برجسته رهبری در بعد فرهنگی است، یکی از خصوصیات مقام
معظم رهبری که از ایشان یک انسان فرهیخته و مطلع ساخته است علاقهمندی
ایشان به موضوع مطالعه است.
هماکنون در کشور مراکزی وجود دارد که یک سال است دنبال سرمایه در گردش هستند ولی بانکها این تسهیلات را در اختیار آنها نمیگذارند. آن زمان چگونه میتوان اقتصاد مقاومتی را پیاده کنیم؟ اجرای اقتصاد مقاومتی باید از شعار و تبلیغات خارج شود و اجزا و ارکان اقتصاد مقاومتی توسط مدیران توانمند، متخصص و سالم نه مدیرانی که فقط کار تبلیغاتی میکنند، پیاده شود. از زمانی که تغییرات مدیریتی در دولت جدید صورت گرفته است، مشاهده میشود که همه چیز در حد شعار است در صورتی که باید سیاستها را عملیاتی کنند و به عقیده من میتوانند این کار را انجام دهند. اگر مسئولان مسائل حاشیهای را کنار بگذارند و براساس ضواط کار کنند میتوانند مسیر را به گونهای هدایت کنند که به تمام فرمایشات مقام معظم رهبری جامه عمل پوشانده شود.
اقتصاد مقاومتی از دو بخش اصلی یعنی بخش اقتصادی و بخش رویه، رویکرد، فرهنگ و باور تشکیل میشود.واژه مقاومت، امر روحی و فرهنگی است و اقتصاد، امر عینی و مربوط به فعالیتهای بیرونی است؛ این دو واژه باید با یکدیگر ترکیب شوند تا آن چیزی که مد نظر است، محقق شود یعنی هم باید فعالیتهای اقتصادی عالمانه و با آینده نگری بر مبنای واقعیتها، توانمندیها و ظرفیتها صورت گیرد و هم به لحاظ روحی و فرهنگی مردم و کسانی که تصمیم میگیرند باید از روحیه مقاوم برای تحمل سختیها برخوردار باشند.اقتصاد مقاومتی در بخش فرهنگی بدون داشتن روحیه مقاومت و دوری از مصرف گرایی و اسراف، سخت کوشی و اتقان در کار، محقق نخواهد شد، گفت: همه فرمولهای اقتصادی باید در بستر فرهنگی اجرا شود یعنی برای تحقق اقتصاد فرهنگی به انسانهای سخت کوش، با ایمان، کم توقع و پرتلاش نیاز است تا به عنوان یک اقدام و تکلیف شرعی فعالیتهای اقتصادی خود را انجام دهند.تحمل بالا و کم نیاوردن در مقابل سختیها و مشکلات ابعادی است که باید به تلاشهای اقتصادی جنبه دینی، شرعی و وظیفهای داد و اگر این دو بعد با یکدیگر ترکیب شوند، اقتصاد مقاومتی میتواند شکل بگیرد.
مقام معظم رهبری نیز در بندهای اقتصاد مقاومتی به روحیه جهادی اشاره میکنند یعنی به عنوان یک جهاد، وظیفه و تکلیف شرعی بدون توقع و با تلاش زیاد باید به فعالیتهای اقتصادی توجه شود؛ اگر بتوانیم کشور را به یک گفتمان برسانیم و این روحیه را در ملت تزریق کنیم که الان وظیفه دینی ما تقویت پایه های اقتصادی و بریدن از سلطه و تلاش برای متکی نبودن و مستقل شدن از اقتصاد نفتی است، میتوان اقدامات بزرگی را انجام داد. اقتصاد مقاومتی بیش از آنکه نیاز به قانون داشته باشد، نیاز به گفتمان سازی دارد و نیاز است که اقتصاد مقاومتی در ذهنیت جامعه به عنوان یک وظیفه دینی و شرعی رسوخ پیدا کند چراکه اجرای بخش زیادی از اقتصاد مقاومتی با مصوبه و قانون درست نمیشود.
نیم قرن گذشته جهان با دغدغهای به نام «مصرف بیرویهٔ انرژی» و «سلامت محیط زیست» روبه رو شده که نه تنها کرهٔ زمین که سلامت انسانها را نیز تهدید میکند و مشکلات روحی و جسمی فراوانی برای بشر به ارمغان آورده است. از طرفی مصرف انرژی جزء لاینفک پیشرفت و توسعه است؛ اما همین توسعه یافتگی در حوزهٔ علمی تاحدودی به کاهش تأثیرات منفی سوختن انرژی کمک کرده است.آلایندههای حاصل از کارخانهها، نیروگاهها و سوخت خودروها و آلایندههای آبی، یکی از مهمترین مشکلاتی است که در کشورهای توسعه یافته با تدابیر خاصی کنترل و جبران میشود؛ اما این موضوع در کشور ما با بحرانی به نام «بیتفاوتی اجتماعی» روبه رو شده که مسئولان نیز در مغناطیسش قرار میگیرند. یکی از همین معضلات که خوشبختانه با حساسیت مسئولان محیط زیست کنونی روبه رو شده، کیفیت بنزین و گازوئیلی است که در خودروهای داخلی مصرف میشود.
با استناد به گفتههای مسئولان محیط زیست، یکی از مهمترین عوامل آلودگی شهرها، رشد قارچ گونهٔ خودروها و پایین بودن کیفیت سوخت مصرفی آنهاست.زوج و فرد کردن یکی از راهکارهایی است که همزمان با افزایش خدمات عمومی در شهرها در دستور کار مسئولان قرار گرفت؛ اما خانم ابتکار ریاست جدید سازمان محیط زیست در مصاحبههای مفصلی، کیفیت سوخت داخل را به عنوان معضل اصلی آلودگی شهرها معرفی کرد. تذکرات معاون ریاست محترم جمهور و ابراز نگرانی ایشان به عنوان حافظ محیط زیست در مورد پایین بودن کیفیت بنزین داخل، بسیار جای تقدیر دارد؛ اما واکنش مسئولان وزارت نفت جای شگفتی و تأمل دارد!
وزیر نفت در نشست کمیسیون صنایع و معادن گفت: اگر ذرهای در خصوص سلامت بنزین داخل تردید کنیم، از آن استفاده نمیکنیم و در جای دیگر سخنی با مضمون «عدم خرید» بنزین داخلی را مطرح نمودند. این تصمیمات در حالی گرفته میشود که جمهوری اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین ذخایر نفتی و گازی جهان تا چند سال گذشته، یکی از بزرگترین واردکنندگان بنزین بود، ولی به لطف تحریمهای غرب، مسئولان وقت بر آن شدند که به جای «ناشکری از داشتن نعمت نفت خام» خودمان بنزین تولید کنیم.
تصمیم برای تولید بنزین داخل، انقلابی در حوزهٔ فعالیتهای نفتی و سرمایه گذاری آن ایجاد کرد، به گونهای که تا اندازه بسیاری از واردات بنزین خلاص شدیم و صرفه جویی ارزی برای دولت پدید آمد. نظارت نادرست سبب شد که تولید کنندگان بنزین داخلی، محصولی با کیفیت پایین و مغایر با استانداردهای بین المللی تولید کنند که نتیجهٔ آن بالا رفتن سطح آلایندهها در هوای شهرها بود. شگفتی از سخنان وزیر محترم نفت به این علت است که چرا به جای «واردات بنزین» و «نخریدن بنزین داخل» به فکر بالا بردن کیفیت تولید داخل نیستیم؟
هزینهٔ بهسازی و بهبود کیفیت پالایشگاه های داخل و حتی بنزین پتروشیمیها ـکه در توانایی متخصصین و مهندسین داخلی میگنجدـ و خودکفایی در این زمینه بسیار پایینتر و عاقلانه تراز واردات بنزین از کشورهای همجوار یا اروپاست.دولت میتواند با تدبیر مناسبی، میلیاردها دلار صرفه جویی ارزی داشته باشد و به علاوه به جای تعطیل کردن واحدهای تولیدی داخل و بیکاری نیروی انسانی موجود در این واحدها با بالا بردن کیفیت بنزین و رفع مشکلات زیست محیطیاش اشتغال زایی بسیاری برای کشور به ارمغان آورد.
ما میتوانیم با ایجاد «مینی پالایشگاهها» در نوار مرزی کشور، بنزینی با کیفیتی بالا و کمتر ازppm ۵۰ و حتی کمتر از ppm ۵ ناخالصی تولید و به عنوان صادرکننده عمده در دنیا شناخته شویم. این طرح میتواند از خام فروشی میلیاردها دلار میعانات گازی که تا چند سال گذشته به دلیل ناتوانی فنی آنها را میسوزاندیم یا به قیمیت بسیار پایین به سایر کشورها میفروختیم، جلوگیری کند و نیروی انسانی بسیاری را که در نوار مرزی با مشکل بیکاری روبه رو هستند تا اندازهای صاحب کار کنیم.
اهتمام دولت به این طرح میتواند استعداد جوانان تحصیلکردهٔ ما و ارادهٔ سرمایه گذاران داخلی را برای ایجاد پالایشگاه در کشورهای ثانویه برانگیخته تا از این طریق تحریمهای احتمالی را نیز بیاثر کنیم؛ کاری که عربستان صعودی در آن پیشرو بوده و ارزآوری فراوانی برای خود به ارمغان آورده است. به هر حال دولت نباید با وابسته کردن اقلام حیاتی کشور به غرب، برای خودش چشم اسفندیار درست کند و از دولت آقای روحانی، بنا به شعارشان تدبیر و تدبیر و تدبیر انتظار میرود تا امید در جامعه و نسل جوان کشور که از مهمترین منابع داخلی به شمار میروند، بیش از پیش ایجاد شود.
چندی پیش اعلام شده بود که تورم در واقع مالیات پنهانی است که مردم بدون اینکه متوجه بشوند آن را می پردازند. دولت در سالهای اخیر (بخصوص از سال 84 به اینطرف) تحت فشار نیروهای جویای کار و افکار عمومی طالب تحول و پیشرفت بر حجم نیروهای مستخدم خود افزوده و بار مالی ناشی از هزینه های نیروی انسانی را به شدت بی سابقه ای افزایش داده است. فشار هجوم نیروهای انسانی اعم از کارآمد و ناکارآمد در شرکت های دولتی بخش قابل توجهی از درآمدهای حاصله از جیب مردم را به حقوق و مزایای بسیار بالا و فاصله دار نیروهای آن نسبت به سایر دستگاههای دولتی اخصاص داده است. محاسبه نرخ حاملهای انرژی به شدت تحت تاثیر مخارج نیروی انسانی ارائه دهنده این خدمات قرار دارد و هر روز بر گرانی گتره ای آن می افزاید.
هرینه های جاری بالا بر میزان اعتبارات باقیمانده برای خرج در فعالیت های عمرانی فشار شدیدی وارد می کند و فرصت کار و تولید را از نیروهای مستخدم سلب می کند و پرت زمان را در دستگاهها به میزان قابل توجهی بالا برده و میزان فعالیت مفید در دستگاهها را به حد تاسف باری کاهش داده است. اقتصاد ملی تحت تاثیر شدید میزان کار و تلاش مفید و تلاش برای تولید و بهره وری بهینه از امکانات و زیرساخت های موجود قرار دارد.
در سالهای دور که در یکی از ارگان ها مسئولیتی را بر دوش حقیر قرار داده بودند، به عینه دریافته بودم که سرمایه گذاران ما در بخش دام و طیور که خود صنعت عظیم و پر ارزشی را تشکیل می دهند، با هر جان کندنی که بود واحد های تولیدی خود را برای تولید آماده می کردند ولی پس از شروع بهره برداری تازه متوجه می شدند که باید بخش های قابل توجهی از سرمایه های آنها در مسیر تولید حالت خواب داشته باشد و در دست توزیع کنندگان و عرضه کنندگان محصول گردش نماید. این فاصله بین زمان تولید کالا تا برگشت سرمایه از بازار به سرامایه گذار زمان قابل توجهی بود که آزار و فشار اقتصادی بسیار زیادی را به سرمایه گذار وارد می کرد که تنها بخش کوچکی از آن با سیاست های حمایتی آنهم با پرداخت نرخ بالای سود بانکی می توانست جبران شود.
از طرف دیگر حجم تقاضا برای این مسئله و دریافت نقدینگی لازم جهت تحمل دوران خواب و رکود پول و سرمایه به قدری بالا بود که تمام همت و توان دولتی فقط بخش کوچکی از آن را می توانست مورد حمایت خود قرار دهد و در نتیجه سرمایه گذار راههای دیگری را برای برون رفت از وضعیت تحت فشار جستجو می کرد که گاه این مسیر تمام سودهای فرض شده را می بلعید و تولید را بلاصرفه کرده و سرمایه گذار را در مسیر ورشکستگی قرار می داد و واحد تولیدی را با ارزان ترین قیمت ممکن در معرض فروش گذاشته تا از شر تولید و فشارهای خواب سرمایه برای تامین مواد اولیه و رفت و برگشت محصول به بازار راحت شود.
حال این اقتصاد بیمار و تب دار در اثر مرور زمان و جایگزین شدن سرمایه گذاران قوی بنیه تر و صاحب نفوذ تر و ریسک پذیرتر مقداری جان گرفته و همکاری های فی مابین بانک و سرمایه گذاران تعریف جدیدتری پیدا کرده است. اما تب این بیمار در اثر تحریم ها و تورم های حاصل از بدتدبیری ها و برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های غلط و پر حاشیه نه تنها کم نشده بلکه بلوکه شدن دارایی های کشور در بیرون از مرزها امکانات برنامه ریزی و کارکرد با اتکاء به این درآمدها را محدود و محدودتر کرده است. به نظر می رسد راه درمان این بیماری از مسیر عزم ملی می گذرد و این مردم هستند که باید داشته های ملی خود را در مسیر صحیح قرار بدهند تا دولت تدبیر و امید با ایجاد نظم و انضباط بتواند از فرصت ها بهره برداری مناسب بنماید و ساختارها را اصلاح، رانتخواری ها را مهار، تولید و اشتغال را فعال، کارآفرینی را تقویت و تولید را شتاب بخشد.
عزم
ملی بدون اعمال مدیریت مناسب امکان اعمال اراده پیدا نمی کند. عزم ملی برای تغییر زیرساخت ها و ساختارها باید
تبدیل به برنامه هایی مدون و اصولی و هدفمند بشود تا توان استفاده مناسب از داشته های درونی را به دست
بیاورد و به جای صادرات مواد خام که سالها این کشور را می آزارد به صادرات کالاهای
حاصل از تبدیل مواد خام به محصولات تبدیلی ارزشمند ودارای خواهان اقدام نماید. دنیای اینترنت کار عرضه و تبادل کالا را با معرفی
مقایسه ای محصولات نسبت به یکدیگر و تعریف مزیت های نسبی آنها بسیار آسان کرده و ظرفیت
های جدیدی را در بازرگانی بین المللی و بازارهای هدف ایجاد کرده است که تنها نیاز به
افزایش قدرت رقابت کالا و روش های بسته بندی و عرضه آنها و جلب و کسب اعتماد و اطمینان
و تبدیل کردن کالای ایرانی به یک برند معتبر دارد. در این راه نیاز اصلی اعمال این عزم ملی حاکمیت
جدی و بدون تعارف مدیریت جهادی در صحنه است.
به امید دستیابی به این هدف بزرگ.
با توجه به تاکیدات خاص مقام
معظم رهبری بایستی اولویتها را در نظر بگیریم، باید جهت گیری ها مراعات شود
و اسراف نکنیم. چراکه اگر به مسائل دینی نیز توجه کنیم در می یابیم که
اسراف نکردن مهم و حیاتی است. باید در همه امور خود،عقل را به کار ببندیم،
اولویت ها را در نظر بگیریم و کاری را که بر عهده داریم به نحو احسن انجام
دهیم چراکه عقل در مدیریت نشان دهنده این است که آنچه که هست خوب انجام
شود، به عبارتی دیگر اقتصاد مقاومتی یعنی استفاده از عقل ، در کار ، در
مصرف و در هزینه کردن.اقتصاد مقاومتی با فرهنگ قرآنی محقق میشود، فرهنگ
کار مورد تأکید قرآن قرار گرفته و این کتاب آسمانی ما را به کار، تلاش و
کسب توصیه کرده است.یکی از اصول مقاومت قیام می باشد اگر یک ملت بخواهد
قیام کند و عزیز هم باشد، باید دستش در جیب خودش باشد؛ فقیر توان مقاومت
ندارد. اقتصاد مقاومتی با بیعرضگی و اختلاس محقق نمیشود، وقتی از منابع
خدادادی خود استفاده نمیکنیم و به بهانه تحریم از کشورهای دیگر برخی
اجناس را وارد میکنیم، قیمتها در کشور افزایش مییابد و این مسأله ربطی
به تحریم ندارد بلکه از بیعرضگی خودمان است.متأسفانه برخی قرآنی سخن
میگویند؛ اما قرآنی عمل نمیکنند. مردم را باید اکرام کرد نه اطعام، با
نهادینه کردن فرهنگ کار و تلاش، میتوانیم قدرتمند شویم، چون مسائل اقتصادی
ستون یک ملت است.عمل به اسلام سبب موفقیت کشور در عرصههای گوناگون خواهد
شد با عمل به اسلام، تحریمها هیچ ضربهای به ما نخواهد زد.
اقتصاد مقاومتی باید با عزم ملی شکل بگیرد که عزم ملی برای اقتصاد یعنی چشمداشتی به خارج از کشور نداشته باشیم، البته معنایش این نیست که ما سیاستهای مقتدرانهای را براساس عزت، حکمت و مصلحت انجام ندهیم، اما چشم دوختن به خارج تا به امروز هیچ کشوری را مستغنی نکرده و بلکه روز به روز محتاجتر میکند. پس باید با تکیه بر عزم ملی ملت بزرگ ایران، اقتصاد مقاومتی را اجرایی کنیم که زیرساختها و مولفههای مهم اقتصادی نیز در کشور وجود دارد. سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری مانند مدلی است که در برابر زلزلههایی با ریشتر بالا مقاومت میکند و ما حتی اگر دارای بهترین روابط با کشورهای دیگر باشیم، باید برای این فشارها و تکانها خودمان را آماده کنیم که در این بین دانش بنیان بودن و توجه به شرکتهای موجود در این بخش یکی از راهکارهای رسیدن به اقتصاد مقاومتی است.عدم وابستگی به اجانب و بیگانگان از جمله اهداف اقتصاد مقاومتی است که امیدواریم با تدابیر دولت و تیم اقتصادی دولت جدید، به زودی شاهد شکوفایی اقتصادی و مهار تورم و رضایتمندی مردم باشیم.