اقتصاد مقاومتی در مسیر پیشرفت درونزا
نامگذاری سال 93 به نام «اقتصاد، فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» را می توان طلیعه ای بر آغاز دوره ای جدید در مدیریت کلان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دانست. طلیعه ای که دلالت بر یک نوزایی گفتمانی و روش شناسانه برای تسهیل در نیل به اهداف کلان انقلاب اسلامی دارد.سالی که در حال سپری کردن ایام آن هستیم، از سوی رهبر معظم انقلاب بهنحوی نام گذاری شده است، که اهمیت مقوله «فرهنگ» را در کنار «اقتصاد»، «مدیریت جهادی» و «عزم ملی»، بهخوبی تبیین میکند.فرهنگ بهعنوان عامل تعیینکننده نحوه حضور و فعالیت افراد جامعه در عرصههای مختلف، این قابلیت را دارد که بر همه شئون زندگی مردم کشورمان اثر بگذارد. دقیقاً به همین دلیل است که در هجوم «نرم» دشمنان جمهوری اسلامی ایران، تقابل فرهنگی و حمله به اساس فرهنگ اسلامی و ملی ما بهوضوح قابل مشاهده است.با این دیدگاه و با مدنظر قرار دادن شرایط موجود در حوزه فرهنگ جامعه، میتوان دلایل اصلی تأکید رهبر انقلاب بر امر «فرهنگ» را دریافت و علت توجه خاص ایشان به مقوله مذکور را در نخستین سخنرانی امسال در حرم مطهر رضوی، مشخص کرد.
اصولاً تربیت اسلامی که منجر به ایجاد جامعه اسلامی و مشارکت مسلمانان در امور مختلف میشود، بر مبنای رواج فرهنگاسلامی استوار شده است.در بسیاری از دستورات و تعالیم دین مبین اسلام و حتی در احکام فقهی و جزائی آن، توجه خاص به امر «فرهنگ»، نمود و بروز عینی دارد.«فرهنگ»، شکلدهنده تفکرات افراد مختلف جامعه است. از کودکان و نوجوانان گرفته تا مسئولان حکومتی. فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه است که خط مشی مدرسان دانشگاه و حوزه و مدارس را تحت تأثیر قرار داده و دانشپژوهان را نسبت به فراگیری در علوم مختلف ترغیب میکند.بهعنوان مثال، اقبال به فراگیری علوم دینی تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی، چندان گسترده نبود اما امروز بخش بزرگی از نوجوانان و جوانان کشور که حتی شامل نخبگان علمی نیز میشوند، در حال فعالیت در جهت فراگیری این علوم هستند. این تغییر نشأت گرفته از تغییر در فرهنگ عمومی جامعه و تبیین ارزش تلاش در عرصه علوم اسلامی است.
حال با همین دیدگاه میتوان به حوزههای دیگر نیز نگریست.
اینکه در امر اقتصاد، اصولا توجه به استقلال و یا به تعبیر دقیق رهبر انقلاب «اقتصاد درونزا»، تا چه میزان مورد توجه قرار خواهد گرفت، تا حدود زیادی به فرهنگ جاری در کشور بازمیگردد. فرهنگ جاری در جامعه ماست که مشخص میکند تا چه میزان، مصرف تولیدات داخلی رواج خواهد یافت و از این رهگذز به تولیدکنندگان داخلی کمک خواهد شد و مصرف اجناس خارجی محدود خواهد گردید تا شغل کارگران کشورمان با خطر نابودی مواجه نشود.فرهنگ جاری در میان ارکان و اقشار جامعه است که مشی سیاستمداران را در تعامل با یکدیگر، تحت اثر قرار میدهد. اگر جامعهای، اصولاً جدالهای سیاسی را برنتابد و رقابتهای عاری از عدل و انصاف میان سیاسیون و احزاب را تقبیح کند، دیگر کمتر شاهد بروز تنشهای مختلف میان بعضی از بزرگان عرصه سیاسی خواهیم بود.همچنین، امر مهم «فرهنگ» است که میتواند مقاومت در برابر استکبار را، در ممالک مختلف رواج دهد. فرهنگ است که میتواند شدت و ضعف مقابله با تحریمها و تهدیدهای دشمنان را مشخص کند و افراد جامعه را برای از میان بردن آثار سوء دشمنیهای بیگانگان، ترغیب کند.
فرهنگ، مردم، مسئولان و نخبگان
مسئولیت افراد و اجزای مختلف جامعه در موضوع پاسداری از فرهنگ ناب اسلامی، شاید متفاوت باشد اما قابل چشمپوشی نیست.مردم بهعنوان اصلیترین عامل تعیینکننده در شئون مختلف فرهنگی، میتوانند از یک سو، تعیینکننده فرهگ حاکم بر جامعه باشند و از سوی دیگر، مسئولان و نخبگان را به مسیرهای صحیح هدایت کنند.در بیان اهمیت جایگاه مردم در امر فرهنگ، ذکر یک نکته کافیست که عموم برنامههای شبکههای پرشمار ماهوارهای، با هدف تغییر ذائقه فرهنگی اقشار مختلف مردم ما تهیه میشود. اصولاً این برنامهها با هدف قرار دادن مهمترین نهاد جامعه ما یعنی خانواده، سعی در کمرنگ کردن نقش اسلام، در زندگی اقشار مختلف داشته و میکوشد با روشهای مختلف، ضمن نفوذ در ساختار «فرهنگ مردم»، راه را برای تغییرات عمده در این حوزه فراهم کند.از سوی دیگر، مسئولان کشور در عرصههای مختلف از جمله عرصه فرهنگ، اثراتی غیرقابل انکار بر امر «فرهنگ» در میان لایههای مختلف جامعه دارند. تصمیمات و جهتگیریهای مسئولان است که سیاستهای فرهنگی کشور را مشخص میکند.وزارتخانههایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش، میتوانند مستقیماً در مقوله فرهنگ اثرگذار باشند و سایر وزارتخانهها نیز بهصورت غیرمستقیم در این عرصه، میتوانند نقشآفرینی کنند.
همچنین مراکزی همچون «شورای عالی انقلاب فرهنگی» نیز میتوانند با جهتگیریهای خود، اثراتی طولانی مدت بر روند تغییرات مثبت و منفی درفرهنگ جامعه داشته باشند.از سوی دیگر، نخبگان(به مفهوم عام) و افراد مشهور و معروف جامعه در اصناف و مشاغل گوناگون سیاسی و هنری و اجتماعی نیز، توان و مسئولیت خاصی در بهبود و ارتقای فرهنگ کشور دارند.نخبگان که گاه حتی بیش از مسئولان جامعه، توانایی تبدیل شدن به الگوی مردم را دارا هستند، در صورت مسئولیتپذیری و توجه به نیازهای کشور، توانایی ایفای نقش مثبت در مقوله «فرهنگ» را دارند.
فرهنگ ما و چشم طمع بیگانگان
آنچه مسلم است، دشمنان ما در آنسوی مرزها، راههای مختلفی را در آینده دور و نزدیک برای صدمه زدن به ایران اسلامی، مورد استفاده قرار میدهند؛ همانگونه که تاکنون نیز چنین کردهاند.تهدید نظامی، تحریمهای مختلف، تلاش برای براندازی نظام به شیوههای مختلف و کوشش برای تغییر ماهیت فکری جامعه با کمک رسانهها و ابزار متفاوت، از جمله راههایی خواهد بود که بیگانگان با هدف سلطه بر ما، مورد استفاده قرار خواهند داد. البته این امر، هدف حداکثری آنان است و اهداف میان مدت و حداقلی آنها، تلاش برای تغییر مشی جمهوری اسلامی ایران در مسایل بینالمللی همچون موضوع سوریه و لبنان و مناطق اشغالی فلسطین است.در این بین آنچه میتواند مانند سدی محکم در برابر بیگانگان، از کشور دفاع کند، حاکمیت فرهنگ ناب اسلامی بر فعالیت اقشار مختلف جامعه است. مردم، مسئولان و نخبگان، هر کدام به تناسب جایگاه اثرگذاری خویش، میتوانند نقشی مهم در دفاع از «فرهنگ» اسلامی و وملی کشور ایفا کنند.همدلی و همراهی این سه گروه همچنین میتواند در سال1393، گامی مهم در تحقق منویات رهبر انقلاب را نیز بهثبت برساند و زمینه تحقق مدیریت جهادی، بروز و ظهور عزم ملی و تقویت بنیان اقتصادی کشور را موجب شود.
فرهنگ اسلامی، نسخه شفابخش و نوشداروی افسانهای
آنچه از سخنان رهبر انقلاب اسلامی میتوان برداشت کرد، اهمیت و اثرگذاری فرهنگ بر همه شئون جامعه است.تأکیدات ایشان جهت توجه خاص به «فرهنگ»، دلیلی محکم بر اهمیت این مقوله است. نگاه خاص رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که در مقولههایی همچون «اقتصاد»، کهظاهراً ارتباط چندانی با «فرهنگ» ندارد، باز هم نمیتوان منکر نیاز به استفاده از ظرفیتهای عنصر «فرهنگ» شد.اگر بنا باشد جریان عظیم آرمان گرا و مطالباتی جوانان، اقدام قاطع نداشته باشد رهنمودهای رهبری با همه عظمت راهبردی و اهمیت استراتژیک خود، در حد یک توصیه و موعظه باقی می ماند.اقتصاد مقاومتی مطرح شده توسط مقام معظم رهبری به مثابه مشخص نمودن بستر زمانی حرکت انقلاب، برنامه ریزی و مدیریت اقتصادی در مسیر پیشرفت می باشد و اگر چنان که باید و شاید به این فرمایشات و راهبردها عمل نشود متوقف می شویم و دچار انحطاط می گردیم.اقتصاد مقاومتی هم مبتنی بر پیشرفت درون زا و هم عامل این پیشرفت است که 10 مؤلفه اصلی و اساسی را در بر می گیرد.
پس از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری که در واقع همان خواست مردم برای استقرار استقلالی است که در شعارهای بهمن 1357 تجلی یافت، امید میرود فارغ از سمینارها و بخشنامهها و دستورالعملهایی که عموما همه از سرنوشت آنها آگاهیم، این مهم در دستور کار عملیاتی تصمیمگیران عرصههای مختلف کشور قرار گیرد.اقتصاد مقاومتی یعنی پس از گذشت 35 سال از عمر انقلاب اسلامی ایران یک متولی پیدا شود و تبیین کند ما بالاخره سالانه چقدر برنج تولید میکنیم؟ و چقدر برای تامین مصرف داخلی به واردات برنج نیازمندیم؟چقدر میتوانیم با افزایش بهرهوری به خودکفایی یا نزدیک به خط خودکفایی در حوزه برنج برسیم؟ متولی تنظیم بازار کشور چه سازمان یا نهاد و... است؟
درست دوهفته قبل از برداشت برنج از شالیزارهای شمال کشور در مرزهای ورودی را بازکردن و کوچه و محلههای شمال کشور را از برنجهای بعضا آلوده پاکستانی و هندی و... پرکردن و شرایطی را فراهمآوردن تا برنج شالیکار شمالی در انبارهای رطوبت گرفته تلف شود و از بین برود، خلاف خطمشیها و برنامههای اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی یعنی بررسی کنیم ما چقدر از خاک کشورمان حاصلخیز است و مستعد کشت گندم اعم از دیم و آبی است؟ چه مساحتی از آن زیر کشت است و بخش معطل افتاده آن چرا و به چه علتی زیر کشت نمیرود؟ چرا کشوری با این وسعت وگستردگی در طول جغرافیایی به دلیل عدم بهکاربردن روشهای صحیح بهرهوری و مدیریت منابع آب واردکننده گندم است؟ چرا حسب گزارش صد روزه رئیسجمهور در حالی که پشت میز مذاکره با غرب هستیم، باید بگوییم ذخیره انبارهای گندم در دو استان تمام شده بود؟
همه اینها در حالی است که از میناب تا اردبیل ما قابلیت کشت گندم داریم. اراضی معطل افتاده و قابل کشت را در قالب تعاونیهای تولید به جوانان واگذار کنید تا غرب دیگر سفرههای مردم را آماج شیطنت تحریمها قرار ندهد. ویلاها و باغهای تفریحی اقامتی که از وسط شالیزارها و گندمزارها قارچوار در اقصینقاط کشور بویژه در سرزمینهای خاک طلایی شمال رشد و نمو میکنند، چشماندازی جز نابودی اقتصاد کشاورزی و وابستگی بهدنبال نخواهد داشت. زمین شالیکار شمالی را تبدیل به ویلاکردن و کسی که دیروز با خانواده شالیکاری میکرده را تبدیل به سرایدارکردن ویلاهایی که در اراضی خودش ساخته شده خلاف جهتگیریهای اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی یعنی بالاخره یک متولی تنظیم بازار پیدا شود و از ورود مشابه محصولات و کالاهایی که بهدست متخصصان و در کشور تولید میشود جلوگیری کند. تعجبآور است نارنگیها و پرتقال ایرانی در سردخانهها مشرف به فساد است ولی نارنگی بدون طعم پاکستانی زینتبخش سفرههای عید مردم است. نگاه حسرتزده باغداری که میداند حتی اگر باغش از سرما و تگرگ هم جان سالم به در ببرد از واردات بیرویه در امان نخواهد بود و روزی که محصولش را برداشت میکند کشتی کشتی نارنگی پاکستانی و انگور دانهدرشت آفریقایی و... در بازار جولان میدهند، خلاف رویهها و خطمشیهای اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی یعنی بررسی کنیم سرنوشت خودروی ملی چه شد؟ چرا صنعت خودروسازی کشورمان که همزمان با کرهجنوبی فعالیتش را آغاز کرده است براساس تحریم فرانسه ناگهان سطح تولیدش به روزانه به اندازه انگشتان دست رسید. حتی خودروی ملی هم توان مقاومت در برابر تحریمها را نداشت.مصائب اجتماعی پس از تولید هم که دامن اقتصاد و وضعیت اجتماعی خانوارها را درگیر خود کرده است. چرا سالانه افزون بر 20 هزار نفر در جادههای کشور فقط کشته میشوند؟ مجروحان و ازکارافتادگان هم بماند.مرگ سالانه 15 هزار پدر که حداقل دوفرزند دارند یعنی تزریق سالانه 30 هزار یتیم و بیسرپرست و 15 هزار بیوه زن به اجتماع وجامعه!ضعف در سیستمهای ایمنی اتومبیلها و جادهها سالانه سمفونی مصیبت را برای کشور کوک میکند و نفس شرکتهای بیمهگر را هم که ملزم به فروش بیمه شخص ثالث هستند به شماره انداخته است.
اقتصاد مقاومتی یعنی بد نیست گاهگاهی از معادن کشور هم خبری بگیریم. کشوری با این همه گستردگی در معادن چه سطحی از درآمدهای صادراتیاش مواد معدنی با لحاظ ارزش افزوده در آن است؟ آیا بهتر نیست به جای تجارت خاک حاصلخیز کشاورزی و خروج خاک کشاورزی از کشور، مواد معدنی فرآوریشده صادر کنیم؟نسبت معادن کشور به اشتغال نیروی انسانی چقدر است؟چه کسانی پروانه بهرهبرداری از معادن را گرفتهاند و فقط سالانه آن را تمدید میکنند و از کار و فعالیت در آنها خبری نیست؟
پروانه بهرهبرداری از معادن را یکساله و یکسال هم قابل تمدید کنید تا اگر بهرهبردار اقدامی جهت استحصال و اشتغالزایی در آن نکرد پروانه قابل ابطال و واگذاری به شخص ثالث باشد.قابل پذیرش نیست مردمانی روی معادن عظیم خدادادی زندگی میکنند و فریادشان از بیکاری بلند است در حالی که آنسوی مرزها به این مواد معدنی بیش از نفت و گاز ما نیاز دارند. کشورهای توسعهیافته که امروز هر کدامشان سازی از کدخدایی بر دنیا را کوک کردهاند از لحاظ مواد معدنی در ضعف هستند و به پای ما نمیرسند.
این مهم بدون همکاری و هم افزایی نهادهای فرهنگی و بهره گیری از ابزارهای فرهنگی مانند رسانه، مطبوعات، کتاب، مقاله، میزگرد، سخنرانی، فیلم، نمایش، موسیقی، صدا و سیما و ... امکانپذیر نخواهد بود و لذا مجموع این ابزارها می تواند در فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی و اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها بسیار موثر باشد.تشویق مردم به صرفه جویی و مصرف بهینه، پرهیز از تجمل گرایی و ریخت و پاش های مالی و اقتصادی، مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی، توسعه فرهنگ قناعت، کمک به هم نوعان و حمایت از نیازمندان و محرومان جز در سایه کار فرهنگی ممکن نخواهد بود.
اجرای مطلوب طرح هدفمندی یارانه ها موجب صرفه جویی در منابع، تقویت پایه های اقتصادی و رشد و شکوفایی اقتصادی و در نتیجه اعتلا و بالندگی فرهنگی در جامعه خواهد شد.بنیان اقتصاد مقاومتی کاملاً علمی است یعنی با ابتکار و رویکرد علمی و پژوهشی شکل میگیرد و برخواسته از دیدگاه روشن و با فرمول علمی است.نقش شرکتهای دانش بنیان و دستگاههای علمی و پژوهشی کشور در ایجاد زیرساختهای لازم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی نقش بسیار مهمی محسوب میشود؛ اقتصاد مقاومتی شعار و استراتژی بدون منبع علمی نیست که تصور شود قصد داریم با بستن کمربندها و شرایط انقباضی آن را پیاده کنیم.نکته دوم رویکرد درون زا به اقتصاد ملی، کاهش وابستگی به اقتصاد خارج و تکیه بیشتر بر منابع طبیعی و انسانی درونی کشور است همچنین اصلاح ساختارهای اقتصادی و برنامههای نرم افزاری و سخت افزاری مولفه مهم دیگری در بحث اقتصاد مقاومتی است.
هرگونه حرکتی که مغایر با امنیت سرمایهگذاری در کشور باشد خلاف رویههای اقتصاد مقاومتی است.اقتصاد مقاومتی یعنی مبارزه همهجانبه و بدون اغماض با مفسدان اقتصادی که متاسفانه این روزها شنیدن مبالغ فساد قلب هر مسلمان غیرتمند را به درد میآورد. اقتصاد مقاومتی برای مسؤولان نظام یعنی مقاومت در برابر رشوههای کلان پیشنهادی، مقاومت در برابر رانتخواری، مقاومت در برابر خواهشهای دل که بهدنبال نگاه اشرافیگری به دنیا و تبلور آن در ویلاهای شخصی و اتومبیلهای میلیاردی و اکسیژن جزایر قناری، ساز ناکوک هر دل مستعدی را کوک میکند.
اقتصاد مقاومتی یعنی جلوگیری از ورود پولهای کثیف به اقتصاد کشور که علاوه بر کوبیدن بر طبل اشرافیگری و اختلافات طبقاتی همچون میکربی کشنده در شریانهای سالم اقتصاد کشور نفوذ خواهد کرد و نهتنها اقتصاد بلکه مخاطرات جدی برای حاکمیت خواهد داشت.اقتصاد مقاومتی یعنی ادامه بدون وقفه آیه «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه» و تعطیل نکردن و دستنکشیدن از افزایش و بهروزکردن توان دفاعی کشور و خودکفایی و بومیسازی توان دفاعی کشور برای مخابره این پیغام که نظام جمهوری اسلامی ایران دارای موقعیتی تثبیت شده در جهان و معادلات بینالمللی است.
اقتصاد مقاومتی یعنی محاکمه بدون اغماض و بیپرده و تعارف کسانی که کاسبان و ضابطان تحریمهای بینالمللی علیه کشور شدند و همداستان با جریان صهیونیسم که طراح هر نقشه و شیطنت علیه مردم و کشور و اسلامیت نظام است در این راه گام برداشتند. کشف دو ماه مصرف داروی تهران در انبارهای اطراف کرج و روغنها و برنجهای احتکار شده در انبارها اگر کاسبی از تحریم و ضابطی از تحریمها نباشد پس نامش چیست؟ روزی که به زحمت از کشورهای دیگر گوشت وارد کشور میشد، قاچاق دام زنده از مرزهای غربی کشور یعنی تلاش برای در هم شکستن نظام اقتصاد مقاومتی و البته اینگونه تحرکات و افعال خلاف رویهها و خط مشیهای اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی یعنی تعمیم بیمه درکشور از مهد تا لحد تا همه افراد جامعه از هر قشر و سطح درآمدی از جامعترین و بهروزترین پوششهای بیمهای برخوردار باشند. جای تعجب است این همه سازمانها و شرکتهای بیمهگر در کشور گسترده شدهاند ولی باز هم ادعا میشود میلیونها نفر از هموطنانمان که عموما از اقشار آسیبپذیر هستند تحت پوشش هیچ نوع خدمات بیمهای قرار ندارند. بیمهای که محدود به دادن دفترچههای رنگی درمانی نگردد که در هیچ درمانگاه و داروخانهای پذیرش ندارد و برای دارنده آن دلخوشکنکی بیش نیست!
اقتصاد مقاومتی یعنی حضور مقتدرانه در مذاکرات و مناسبات بینالمللی و ابلاغ این پیام که ملتی که 8 سال در مقابل همه دنیای کفر ایستاد و وارث کربلای 5 و آزادی خرمشهر و... شد در مقابل تحریمها زانو نخواهد زد و ابلاغ این پیام به چشمآبیهای مو طلایی اروپایی که نسخههای اقتصادی ملت مستقل ایران اسلامی نه در وین و ژنو که درون مرزهای کشور نوشته و اجرا میشود.
اقتصاد مقاومتی یعنی سروسامان دادن به وضعیت بهداشت و درمان در کشور و توزیع عادلانه خدمات به اقصی نقاط کشور و حمایت از کسانی که توان مالی معالجاتی برای امراضشان ندارند و برنامهریزی برای خودکفایی در تولید داروهایی که در انحصار کشورهای خاصی است و فراهمآوردن زمینههای تحقیقاتی و پژوهشی برای نیل به پیشرفتهترین دستاوردهای پزشکی و بهداشتی و کاربردیکردن نتایج حاصل از این تحقیقات. جای تاسف است کشوری که خاستگاه علم پزشکی بوده است و کتابهای بزرگان آن در رشتههای پزشکی در دنیا هنوز جزو کتب مرجع است امروز برای تحریم فرضا استامینوفن و آسپرین و... بخواهد به تنگی و سختی بیفتد.
اقتصاد مقاومتی یعنی ترویج فرهنگ والای اسلامی در زهد و سادهزیستی و زدودن فرهنگ تبلیغی دنیاطلبی و زیادهخواهی از خانوارها و جهتگیری آموزشی فیلمها و سریالها و کلیپها و... بر آموزش و پرورش ملتی که دنیا را دورانی گذار از مراحل حیات خود میداند، نه مکانی برای مسابقه تجملگرایی و اشرافیگری. اظهرمنالشمس است که با ملتی رفاه زده و تجملگرا در یک طیف و بیچارگانی که به قرص نانی محتاجند در طیف دیگر و همزمان ترویج اشرافیگری در دکوراسیون فیلمها و سریالها و... نمیتوان ملتی همراه و همهدف با شاخصهای اقتصاد مقاومتی تربیت کرد. آنچه اقتصاد مقاومتی را در بستر خود پرورش میدهد ترویج فرهنگ مقاومت است. بدون ترویج فرهنگ مقاومت نمیتوان به موفقیتهای کامل اقتصاد مقاومتی چشم امیدی دوخت. بریدن از فرهنگ خودی و بیگانگی فرهنگی بزرگترین مانع موفقیت اقتصاد مقاومتی است.اقتصاد مقاومتی یعنی بهجای کوبیدن این همه بر طبل خصوصیسازی و مسابقه برای خصوصیسازی بیشتر به فکر گسترش سهم تعاون در اقتصاد کشور باشیم که روزی قرار بود سهم آن به 25 درصد برسد! و جلوگیری از فرآیندهای اختصاصیسازی به جای خصوصیسازی.اقتصاد مقاومتی یعنی دقت در انتخاب مدیران و تصمیمگیران ارشد کشور و ایجاد فضای گردش نخبگان و خروج از انحصار پستها و سمتها در دست گروهها و احزاب خاص و دمیدن روح شایستهسالاری در نظام مختل شده از بروکراسی اداری بهجای شاخصههای فامیلبازی و دامادپروری و باجناقگزینی و....
تبیین ده گانه مؤلفه های اقتصاد مقاومتی
اولین مؤلفه،ایجاد پویایی شاخص در تأمین رضایت عمومی، رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی بدان معنا که اقتصاد مقاومتی، پویا و ملازم با فقر اضطراری که در اسلام محکوم شده است می باشد و رضایت مردم از زندگی را ارتقاء می بخشد.از انجا که منابع درآمد سرانه در جیب اقلیت است و اکثریت در فقر و اضطرار بسر می برند که این مغایر با منطق اقتصاد اسلامی است بنابراین عدالت اجتماعی و دیگر مؤولفه های اقتصاد مقاومتی از جمله تأمین رضایت عمومی و رشد اقتصادی با معیار اسلامی در بهره برداری از منابع درآمد و منابع طبیعت در سطح گسترده و عام و در اختیار همگان به دست می یابد.
توانایی مقاومت در برابر بحران های داخلی و عوامل تهدید کننده خارجی بدان معنا که اقتصاد مقاومتی با عدم ایجاد تنش در مردم در برابر بحران داخلی مقاومت می نماید و نیز عوامل تهدیدزای خارجی را را تقلیل می دهد؛ در تقابل با هدفمندی یارانه ها که تورم زا است و تنش اجتماعی ایجاد نموده است.تکیه بر ظرفیت های داخلی بدین صورت که مشکل کنونی اینست که مدیران اقتصادی در حوزه مصرف و سرمایه گذاری بر داشته ها تکیه نمی کنند و به توانستن ها روی می آورند.درصورتی که توانستن ها نوسانات دارد و مبتنی بر روابط خارجی است و توسعه اقتصادی جهشی غربی در زمان دولت سازندگی برخلاف نظررهبری درخصوص اقتصاد پلکانی، سر منشأ تمام مشکلات کنونی کشور است و بنابراین اقتصاد مقاومتی تکیه بر ظرفیت داخلی دارد.
رویکرد جهانی به مدیریت اقتصادی بدین معنا است که در کشاورزی، صنعت و توسعه دانش بنیان، از تمام ظرفیت ها و منابع استفاده کنیم تا به تغذیه کشورهای حاشیه خلیج فارس و جنوب آسیا دست یابیم؛ یعنی فعالیت مستمر و شبانه روزی برای رویکرد جهادی در عرصه صنعت و خودداری از رفتن بسوی سرمایه گذار خارجی.مردم محوری در اقتصاد اقتصادهای انقلاب تاکنون دولت سالار و دولت مدار بوده اند که در نتیجه ضربه مهلکی بر پیکر اقتصاد وارد آورده اند و توان حرکت را گرفته اند درصورتی که اقتصاد باید مردم محور باشد و کارگر، کشاورز و صنعتگر در عرصه اقتصاد و حرکت روبه جلو متکی به خود باشند از سوی دیگر هم کارخانجان مردم محور گردند نه سرمایه محور.
امنیت غذا، دارو و خودکفایی نیز بدین معنا است که در اقتصاد مقاومتی نباید دغدغه غذا و دارو داشته باشیم و در تأمین دارو به دست و پا بیافتیم.کاهش وابستگی به فروش مواد خام نیز به این معنا است که باید فرآورده سازی کنیم و به بازار دنیا تزریق نماییم چرا که فروش نفت خام، سنگ آهک خام و مس خام ضربه بزرگی بر پیکر اقتصاد است و نباید بهره فرآورده سازی را خارجی ها ببرند درصورتی که توان آن را در داخل داریم.جویی و پرهیزاز هزینه ها نیز بدین معنا است که بدنیال توسعه اقتصادی بر حسب درآمد نباشیم و سطح هزینه چه در فرهنگ اقتصاد خانوادگی و چه اجتماعی را 50 درصد درآمد قرار دهیم تا مابقی آن سرمایه گذاری گردد.
فساد ستیزی نیز از دیگر مؤولفه ها است که در کشوری که مفاسد اقتصادی اجرا می شود اقتصاد پویا به وجود نمی آید و رانت خواری، تبعیض های اقتصادی، اصراف، سودجویی نامشروع، پول شویی و مفاسد کلان اقتصادی بنیادی و بنیانی خانمان برانداز است.دانش محوری در اقتصاد نیز بدین معنا است که توسعه اقتصادی براساس زیربنای علمی ودانش محوری هم به رشد و توسعه متاوزن اقتصادی کمک می نماید و هم از پیدایش ثروتمندان یک شبه فاقد تخصص جلوگیری می کند.
ارائه آموزش مهارتی می تواند راهکار مناسب و هوشمندانه ای برای تحقق بخشیدن به اقتصاد مقاومتی باشد.اگر آموزش های فنی و حرفه ای را در سطح جامعه فراگیر کنیم و قشر جوان را به آموختن این دسته از مهارت ها ترغیب کنیم جامعه ای را خواهیم داشت که هیچ گونه تحریم و تهدیدی نمی تواند کوچک ترین خللی در کارش وارد کند.اقتصاد مقاومتی یک راه مطمئن و تاثیر گذار در تحقق این آرمان ارائه آموزشهای فنی وحرفه ای و توانمند سازی اقشار جامعه به ویژه جوانان است. اقتصاد مقاومتی به معنای حداکثر بهره مندی از امکانات موجود با حداقل هزینه است.
مبنای اقتصادمقاومتی کاهش واردات و افزایش صادرات است که چنین رویکردی مبتنی بر حمایت از تولید ملی و ساخت داخلی، خودکفایی کشور در عرصه های مختلف صنعتی، کشاورزی، خدماتی و بهره مندی از نیروی بومی است.رعایت الگوی مصرف به ویژه در حیطه انرژی که نسبت به سایر کشورها در این مولفه از آمار به شدت سرسام آوری برخورداریم از جمله شاخص های اقتصاد مقاومتی است.توجه به منابع طبیعی با در نظر گرفتن شرایط منطقه ای و اقلیمی، موقعیت جغرافیایی مناطق مختلف کشور و استفاده از ظرفیت های منحصر به فرد هر استان از دیگر مواردی هستند که در راستای دستیابی به اقتصاد مقاومتی حائز اهمیت هستند.
اقتصاد مقاومتی یکی از سیاستهای مهم اقتصادی است که رهبر معظم انقلاب در 15 سال اخیر به آن اهتمام ورزیده اند. سند چشمانداز ایران 1404 و سیاستهای اصل 44 دو سند مکمل اقتصاد مقاومتی است و اقتصاد مقاومتی با این دو ارتباط تنگاتنگی دارد. چشمانداز بیشتر اهداف آرمانی اقتصاد مقاومتی را معرفی کرده و سیاستهای اصل 44 حدود و قلمرو مسئولیتهای بخشهای دولتی و مردمی را علامتگذاری کرده است و بیشتر از قواعد صحبت میکند. اگر مردم در برابر تحریمها مقاومت کنند و تحریمها برداشته شود همانند سالهای گذشته دشمنان را منزوی میکنیم و این باعث میشود یک بسیج سوم و جهاد سوم در ایران شکل بگیرد. جهاد سوم ما این است که اقتصاد ایران به شکوفایی برسد و با جهاد اقتصادی ما باید تحریمناپذیر شویم. برخی میگویند اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومت مردم در مقابل فشارهای بیرون اما این اقتصاد ریاضتی است و اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومت اقتصاد و در برابر همه اسراف و تبذیر و زندگی گدایی تربیت کردن جهاد اقتصادی باید صورت گیرد. برای اقتصاد مقاومتی از یک طرف اقتصاد کشور باید شکوفا شود و از طرف دیگر باید مقاوم شود. چرا اقتصاد ما مقاوم نیست، ؟ بیش از 20 سال است که رهبر معظم انقلاب میگویند تکیه ما تنها بر روی مسئله نفت نباشد و تکیه بر روی نفت اقتصاد ما را تحریمپذیر کرده است اقتصاد مقاومتی بدون فرهنگ امکانپذیر نیست، فرهنگ اقتصادی، جهاد اقتصادی و رفتارهای اقتصادی همه مباحث فرهنگ اقتصادی هستند که اگر نباشند اقتصاد مقاومتی صورت نمیگیرد.